آموزش پخت غذای حاضری برای آدم های خسته
مجله سیب سبز: فرض کنید ماده خامی دارید که میخواهید با آن شام درست کنید و آن را مقایسه کنید با وقتی میخواهید با ماده پختهای غذا درست کنید. زمانی را که براي دومی صرف میکنید خیلی کمتر از اولی است. این 11 غذای حاضری برای روزهایی که خسته یا بیحوصله هستید و علاوه بر این، غذای ماندهای در یخچال دارید که نمیخواهید آن را دور بریزید، مناسب است.
1- استروگانف
اگر گوشت و مرغ پخته یا سرخ شده از غذای قبل باقی مانده، میتوانید با آن استروگانف درست کنید. اول مقداری پیاز تفت دهید. بعد قطعههای مرغ یا گوشت را رشته رشته برش دهید و به همراه قارچ حلقه شده در پیاز تفت دهید. سپس در ظرف را بگذارید تا قارچ آب بیندازد. بعد از چند دقیقه میتوانید کمی خامه اضافه کنید و غذا را سرو کنید.
2- کوکوی گرد
کوکو را با هر چیزی میتوان درست کرد. اگر سیبزمینی پخته، سبزیجات پخته، مرغ، گوشت چرخ شده، تن ماهی یا مواد اینچنینی از روزهای گذشته باقی مانده، میتوانید آنها را خرد کنید، با کمی تخممرغ، ادویه و به مقدار لازم آرد مخلوط کنید و در تابه پهن کنید. میتوانید این مواد را قلقلی کنید و به همراه مقداری سس گوجه در قابلمه بگذارید تا بپزد.
3- سوپ سبزیجات
اردورهای باقیمانده از شب بسيار براي پختن سوپ مناسب است؛ نخودفرنگی، ذرت، کدو یا هویج پخته. کافی است مقداری پیاز تفت دهید، این مواد را به آن اضافه کنید و آب مرغی که از پختن مرغ شب قبل باقی مانده را روی آن بریزید. میتوانید با کمی تردیلا و جعفری سوپتان را تزئین کنید.
4- خوراکها
بیشتر وقتها مرغ یا گوشت خوراک یا خورش تمام میشود و فقط کمی از مواد آن باقی میماند. در این صورت میتوانید مواد خوراک را در تابه بریزید تا آبش تمام شود و به شکل یک سس دربیاید. سپس میتوانید یک تکه مرغ را سرخ یا کباب كرده و به همراه این سس خوشمزه سرو کنید.
5- خوراک نان تست
اگر نان باگت یا نان تست از شب پیش باقی مانده، میتوانید آنها را حلقهحلقه کنید و در فر یا توستر برشته کنید. سپس اگر گوشت یا مرغ باقی مانده دارید، میتوانید آن را در رب گوجهفرنگي تفت دهید و روی نانها بریزید. خورش یا خوراکهای دیگر را هم میتوانید با این نانها سرو کنید.
6- شیربرنج
همیشه در مهمانیها چلو اضافه میماند. شما میتوانید با این چلوها شیربرنج درست کنید. برنج کته برای این کار بهتر است اما میتوانید شیربرنج را با برنج دمی هم درست کنید. برای اینکه شیربرنج خوشمزهتر شود از شب قبل تاحدی شیر روی آن بریزید که یک سانتیمتر بالای سطح برنج قرار گیرد. سپس برنج را روی گاز بگذارید. وقتی برنج کاملا باز شد، مقداری شکر و گلاب به آن اضافه کنید.
7- سالاد
مرغ پخته، پنیر پیتزا، ذرت، گوجه، خیارشور، سبزیجات پخته، نان، سیبزمینی و تمام باقیماندههای غذا را میتوانید با کمی سلیقه به یک سالاد خوشمزه تبدیل کنید. کافی است مقداری کاهو خرد کنید، کمی روغن زیتون و آبلیمو یا سرکه به آن اضافه و باقی مواد را با آن مخلوط کنید.
8- ساندویچ
حتی اگر خوراک مرغ یا گوشت، مایه ماکارونی یا حتی خورش باقی مانده، شما میتوانید با کمی خلاقیت یک ساندویچ خوشمزه با آن درست کنید. کافی است گوشتها را جدا کنید و کمی تفت دهید. سپس میتوانید به همراه کمی خیارشور، کلم و گوجه فرنگی در نان باگت بگذارید و میل کنید.
9- سمبوسه
تن ماهی، سوسیس، سیبزمینی پخته یا حتی گوشت چرخ شده برای تبدیل شدن به مایه سمبوسه عالی هستند. میتوانید آنها را با کمی تره و جعفری تازه و کمی شیره تمبرهندی تفت دهید و لای نان بپیچید. اگر نانها را در روغن زیاد سرخ کنید، یک سمبوسه عالی خواهید داشت.
10- سوسیس و سیبزمینی
اگر فستفود داشتید و چیزی باقی مانده، میتوانید مقداری سوسیس سرخ شده را خرد کنید و به همراه رب گوجه، فلفل دلمهای و گوجه تفت دهید. اگر سیبزمینی سرخ شده هم داشتید به آن اضافه کنید و تفت دهید. اگر کمی جعفری یا ریحان هم به آن اضافه کنید غذای بسیار خوشمزهای خواهید داشت.
11- پاستا
به همراه باقیمانده غذاها، سس پاستا هم میتوان درست کرد. کافی است گوجه، فلفل دلمهاي، کدو، مرغ، گوشت قلقلی، گوشت چرخ شده یا مواد غذایی دیگر را خرد و مخلوط کنید و روی ماکارونی پخته بریزید. میتوانید از سس گوجه یا سس سفید برای مزهدار کردن آن استفاده کنید.
پیشنهاد اپرا وینفری: «غذا، دعا، عشق»
در میان خریداران، خانمها اصلیترین مخاطبان آن بودند كه جالب اين است كه تقريبا هيچ كس از اين کتاب بد نگفته و آن را پسندیده اند
قبل از معرفی اپرا، این کتاب خاک میخورد
اعظم کیانافراز، مدیر مسئول انتشارات افراز یکی از ناشران این کتاب است . او در مورد تجربهاش در انتشار «غذا، دعا، عشق» میگوید:«این کتاب، زندگی واقعی زنی بود که در سفرها و تجربههایش میخواست خود را کشف کند و از نظر ما، چنین داستانی میتوانست برای هر خانمی جالب باشد. از آنجا که این کتاب در کشورهای دیگر هم در رده کتابهای پرفروش قرار داشت، ما در سال 87 آن را ترجمه و منتشر کردیم اما زمان زیادی طول کشید تا در ایران معرفی شود. در چاپ اول، کتاب اصلا دیده نشد اما با معرفی در برنامه اپرا و ساخته شدن فیلمش، فروش کتاب بسیار بالا رفت. حتی بسیاری از مخاطبان، این کتاب را تلفنی سفارش میدادند و استقبال آنها، کتاب را به چاپ دوم و سوم رساند.»
چرا این کتاب پرفروش شد؟
«غذا، دعا، عشق» داستان سفر زنی به کشورهای مختلف است. زنی که بعد ازaیک شکست عاطفی، میخواهد دنیا را ببیند و خود واقعیاش را در این سفرها پیدا کند. اما این کتاب، تنها توجه مخاطبان حوزه روانشناسی را به خود جلب نمیکند، بلکه از نظر دکتر مهناز خسروی، روانشناس و استادیار دانشگاه، کسانی که با این علم هم آشنا نیستند، میتوانند به طرفداران سرسخت آن تبدیل شوند. خسروی معتقد است:« این کتاب به زوایایی از شناخت انسان و خودشناسی اشاره میکند که میتواند شامل هر انسانی شود. راوی، فردی خاص و دور از دسترس نیست. او میخواهد انسانی ساده و معمولی باشد با تمام کاستیها، اشتباهات و تواناییهای یک فرد عادی. به همین دلیل است که هر فردی با هر جهانبینی و شرایطی میتواند با او ارتباط برقرار کند.»
مهدی صدری، مسئول بخش کتاب شهرکتاب آرین هم این کتاب را جزء پرفروشهای فروشگاهشان معرفی میکند. او میگوید:«بعد از معرفی اپرا، تا چندین ماه با استقبال زیادی از این کتاب روبهرو بودیم. در آن مدت هر روز، حدود 15 نسخه از کتاب را میفروختیم و هنوز هم روزانه 3 تا 4 نسخه از این کتاب به فروش میرود. انتشار فیلمی که بر اساس این کتاب نوشته شده بود هم تاثیر زیادی داشت و بسیاری از مراجعان ما بعد از دیدن فیلم به خواندن این کتاب ترغیب شده بودند.»
او توانست، من هم میتوانم
مخاطب «غذا، دعا، عشق» با نویسنده یکی میشود و از توانایی او قدرت میگیرد. دکتر مهناز خسروی معتقد است:«در شرایطی که بسیاری از افراد گمان میکنند با وجود مشکلات زیادی که دارند، نمیتوانند برای خودشناسی قدم بردارند، او خود واقعیاش را در این سفر ملاقات و تلاش میکند تا با همه تعارضها و تضادهایش روبهرو شود.» از نظر این روانشناس، نویسنده این کتاب که ماجرای سفرهایش را روایت میکند، نه شخصیتی سراسر پاک و سفید است و نه یک شخصیت پر از گناه و سیاه و همین ویژگی است که میتواند احساس همذاتپنداری را در مخاطب ایجاد کند تا با او همراه شود. این روانشناس میگوید:«او میپذیرد که به عنوان یک انسان، خواستهها، تواناییها و ویژگیهایی دارد؛ با همین بینش، نه میخواهد از آنچه در اختیارش قرار گرفته چشمپوشی کند و نه در آنها غرق میشود. او به نقطه تعادل رسیده است؛ نقطهای که اگر هرکدام از ما به آن برسیم، میتوانیم بدون چشمپوشی از نیازهای جسمیمان به نیازهای روانی خود هم پاسخ دهیم.»
چه کسانی این کتاب را دوست دارند؟
مهدی صدری يكي از مسئولان شهر كتاب آرين میگوید:« مخاطبان این کتاب از هر گروهی بودند. برخی از آنها چندان میانهای با کتاب خواندن نداشتند و تنها بهدليل آنچه شنیده بودند سراغ آن را میگرفتند و برخی دیگر هم خواننده حرفهای کتابهای روانشناسی و عرفانی بودند. از آنجا که روایت آن داستانی است و در دستهبندی بین کتابهای سرگرمکننده و عرفانی قرار میگیرد، توانست مخاطبانی از همه سنين و همه گروهها را به خود جذب کند اما در میان خریداران بسیار این کتاب، خانمها اصلیترین مخاطبان آن بودند. جالبتر از میزان فروش آن، واکنش مخاطبان بعد از خواندن این کتاب بود. در این مدت، هیچکس را ندیدم که از این کتاب بد بگوید و آن را نپسندیده باشد.»
خدا همین جاست! او را ببین!
دکتر خسروی، روانشناس و مدرس دانشگاه میگوید:«عشق در هر انسانی چند بعد دارد؛ بعد عاطفی، معنوی، شناختی و جسمی. شاید اگر نویسنده این کتاب، تنها به یکی از این ابعاد میپرداخت، نمیتوانست تا این اندازه توجه مخاطبان را به خود جلب کند. او از هیچ کدام این ابعاد نمیگذرد و از همان مسیری که افراد منطقی میدانند اما از عبور از آن هراس دارند، به سمت خدا میرود. اغلب افراد دوست دارند در همین دنیای مادی، خدا را پیدا کنند و نویسنده هم در همین دنیا، خارج از مذهب شخصی اش، او را جست و جو میکند و به همین دلیل، مخاطبانی از هر مذهب و هر گوشهای از جهان، با اشتیاق کتابش را میخوانند و از او شجاعت میگیرند.»
نیمه داستان، نیمه درس
برای مخاطبی که پیش از این شجاعت سفر کردن به درونش را نداشته، همسفر شدن با نویسنده بهانهای برای خواندن کتاب است. خسروی میگوید:«او زندگی را به شکل سفر بیان میکند و وقتی فرد میبیند نویسنده کتاب توانست این سفر را به پایان برساند و خود واقعیاش را ببیند، به خود میگوید پس من هم میتوانم. فرد از نویسنده کتاب شجاعت میگیرد و در خیال تصور میکند که توانایی رسیدن به این ابعاد معنوی را دارد. خواننده این کتاب، حتی میتواند با مطالعه تجربيات نویسنده، دچار تخلیه هیجانی شود و از این راه به آرامش برسد.»
من دروغ نمیگویم!
خواننده «غذا، دعا، عشق»، نمیخواهد در یک دنیای خیالی غرق شود. او لحظه لحظه زندگی نویسنده را پیش چشمش میبیند؛ زندگیای که باورپذیر و واقعی است. دکتر مهناز خسروی معتقد است:«نویسنده به خود و نیازهایش دروغ نمیگوید و آنها را سرکوب نمیکند. او نقابی روی چهرهاش نمیگذارد و خود را همانطور که هست در این مسیر رها میکند. او حتی به کاستیها و اشتباهاتش هم نگاه میکند تا آنها را بشناسد و بتواند جزء به جزء وجودش را در خدمت رسیدن به این هدف در بیاورد. حتی قلمی که نویسنده انتخاب کرده است، به خودی خود دلنشين است. او از واژههایی کمک گرفته که لبخند را بر لب مخاطب مینشاند. با تمثیلهایی اعتقادات و افکارش را بیان کرده و حتی گاهی خودش را مسخره کرده است. او فردی خشک نیست که خود را سراسر پاک بداند و بخواهد مخاطب را نصیحت کند، بلکه دست او را باز میگذارد و تنها با انتقال تجربیاتش، برای بیدار کردن مخاطبش تلاش میکند.»