عجيب ترين سارق تهران بازداشت شد +عکس
باشگاه خبرنگاران جوان: سارق نوجواني که به طور کاملا متفاومتي اقدام به سرقت منازل مسکوني ميکرد، توسط پليس تهران شناسايي و دستگير شد.
در پي شکايت برخي از شهروندان غرب تهران در خصوص سرقت لوازم با ارزش منازلشان ماموران کلانتري 118 ستار خان موظف شدند تا سارق و يا سارقان را شناسايي و دستگير کنند.
در بررسيهاي اوليه ماموران تخصصي کلانتري متوجه شدند که فرد سارق به طور کاملا حرفهاي اقدام به سرقت کرده است.
در بررسي بيشتر و دقيق تر در تمامي فيلمهاي ضبط شده از دوربين هاي امنيتي ماموران به يک نوجوان کوتاه قد و لاغر اندام که در تمامي محدوده سرقت حضور داشت، مشکوک شدند.
ماموران با چهره نگاري و درآوردن اطلاعات فرد مظنون، وي را در خيابانهاي غرب تهران دستگير و به مقر انتقال دادند.
رئيس کلانتري 118 ستارخان "سرهنگ امير حسين رضايي با اعلام اين خبر به باشگاه خبرنگاران؛ اعلام کرد: با انتقال متهم به هويت ذبيح 16 ساله 130 سانتي متر قد به مقر چندين شاه کليد که ساختنش کار هرکسي نبود در جيب هايش کشف و ضبط شد.
اين مقام مسئول در خصوص نحوه سرقت اين متهم گفت: طي اعتراف سارق مشخص شد که اين نوجوان از لاي نردههاي پنجره و از داخل کانال کولر وارد خانهها شده و با سرقت اشياء قيمتي توسط شاه کليد درب را از داخل باز کرده و با خونسردي مکان را ترک ميکند و اين سرقتها را معمولا در مجمتعهاي مسکوني انجام ميدهد.
در نهايت پرونده متهم براي بررسي بيشتر به پايگاه دوم پليس آگاهي تهران بزرگ انتقال داده شد.
ماجرای حمله به قوی ترین مرد ایران
همشهری سرنخ: ماجرای حمله مرگبار به روحالله داداشی، قویترین مرد ایران را حتماً خاطرتان هست، خبر قتل ناجوانمردانه او را بارها و بارها شنیده یا خواندهاید.
پس از آن ماجرای جنجالی، قتل اشتباهی وزنهبردار قدیمی در شهریار بود که بار دیگر ماجرای حمله به ورزشکاران را به رسانهها کشاند و این اتفاق چند بار دیگر هم رخ داد تا اینکه نوبت رسید به نقد علی اسماعیلی، یکی دیگر از قویترین مردان ایران که چند روز پیش در مهرشهر کرج هدف حمله سه جوان مسلح به چاقو و قمه قرار گرفت و تا یک قدمی مرگ پیش رفت.
او گرچه در این حادثه با ضربات متعدد چاقو به شدت مجروح شد، اما با کمک پزشکان از مرگ نجات یافت و حالا این پرونده در اداره آگاهی در جریان است.
بیشتر اهالی مهرشهر کرج او را میشناسند. سالهاست که در ورزش پرورش اندام فعالیت دارد و همدوره قهرمانانی مثل مرحوم روحالله داداشی و برادران فاطمی است. اما ماجرایی که در روزهای اول اردیبهشت ماه سال جاری رخ داد و باعث شد اسمش سر زبانها بیفتد، ربطی به ورزش یا مسابقات قویترین مردان ایران نداشت. نقدعلی اسماعیلی زمانی که در راه بازگشت به خانه بود، هدف حمله سه جوان قرار گرفت و زیر ضربات مشت و لگد، چاقو و شمشیر آنها، مرگ را به چشم دید.
او که این روزها به خاطر جراحات زیادی که برداشته، در خانه به سر میبرد، درباره روز حادثه میگوید: «پنجشنبه 5 اردیبهشت، حدود ساعت 9 شب بود که وقتی کارم تمام شد سوار خودروی شورلتم شدم و به سمت خانه حرکت کردم. همین که وارد خیابان اصلی شدم یک خودروی پراید توجهم را جلب کرد. راننده پراید همانطور که مدام چراغ میداد با دست اشاره میکرد در گوشهای توقف کنم.
یک حسی به من میگفت قصد دارند دردسر درست کنند. به همین خاطر بدون اینکه توجهی به آنها کنم به مسیرم ادامه دادم. مرد ورزشکار ادامه میدهد: «سرعتم را زیاد کردم تا شاید مرا گم کنند اما انگار قصد نداشتند دست از تعقیب من بردارند. خودروی پراید با سه سرنشینی که داشت همچنان در تعقیب من بودند تا اینکه وقتی به خاطر رد شدن از تقاطع مجبور شدم سرعتم را کمکنم از پشت به خودروی من زدند.
ضربه به حدی شدید بود که اگر کمربند ایمنی نبسته بودم سرم با شیشه جلو برخورد میکرد. واقعاً گیج شده بودم و نمیتوانستم هیچ دلیلی برای کار آنها پیدا کنم. از ماشین پیاده شدم تا دلیل کارشان را بپرسم. اما کاش هیچ وقت پیاده نمیشدم. وقتی پایم را از داخل خودرو بیرون گذاشتم،چشم به سه سرنشین خودروی پراید افتاد آنها را در همان لحظه اول شناختم. هر سه نفر آنها از هم محلهایهایم بودند و معلوم بود که با قصد و نیت قبلی دست به چنین کاری زدهاند.
اسماعیلی میگوید: «در دست آنها چاقو و شمشیر و چوب بود. اعتماد بهنفسم را از دست ندادم. کمی جلوتر رفتم و با لحنی آرام از آنها دلیل کارشان را پرسیدم، اما آنها در جواب حرفهای من با لحنی بد شروع به فحاشی کردند و به سمت من حملهور شدند. این اتفاق آنقدر سریع رخ داد که حتی نتوانستم از دست آنها فرار کنم. پسر جوانی که شمشیر دستش بود به محض اینکه به من رسید ضربه محکمی به سرم زد. ضربهاش آنقدر شدید بود که چشمانم سیاهی رفت و گیج شدم.
با این حال تلاش کردم خودم را از دست آنها نجات دهم اما انگار هر سه نفر آنها قصد جان مرا کرده بودند. بعد از اینکه شمشیر به سرم خورد تمام بدنم غرق خون شد. اما آنها به همین بسنده نکردند و سه نفری به جانم افتادند. داد و فریادهای کمکخواهانه من هیچ فایدهای نداشت و آنها با چاقو و شمشیر به من ضربه میزدند.
خشونت مهاجمان باعث ترس کسانی شده بود که شاهد حادثه بودند. هیچ کدام از شاهدان جرأت نداشتند برای کمک پیشقدم شوند و همه نظارهگر ماجرا بودند. در همین لحظه بود که فرشته نجات اسماعیلی از راه رسید و توانست او را از دست 3 جوان خشن نجات دهد. اسماعیلی میگوید: «همه بدنم درد میکرد و حساس میکردم که آنها مرا خواهند کشت.
رمقی برای اینکه بخواهم روی پاهایم بایستم با اینکه از خودم دفاع بکنم، نداشتم. فکر میکردم کار من هم مثل مرحوم روحالله داداشی به پایان رسیده. فقط از خدا کمک میخواستم تا مرا از آن وضعیت نجات دهد. در همین هنگام صدای آشنایی به گوشم رسید.او حسن طالبی، یکی از دوستان هم باشگاهیام بود که فریاد میزد ولش کنید او را کشتید.»
3 پسر جوان وقتی متوجه دوست نقد علی شدند که با چند نفر دیگر به سمت آنها میدوید، دست از کتک زدن کشیدند و در حالی که همچنان مردم را تهدید میکردند سوار ماشین شدند و از محل گریختند.
اسماعیلی میگوید: «به هر زحمتی که بود سوار ماشین شدم و با دوستم به کلانتری رفتیم و از سه پسر جوان شکایت کردم. بعد از آن به دلیل خونریزی زیاد از هوش رفتم و وقتی چشم باز کردم خود را در بیمارستان دیدم.»
با حضور ماموران اورژانس در کلانتری اسماعیلی به بیمارستان مدتی مهرشهر کرج منتقل شد، اما به خاطر شدت جراحاتش او را ابتدا به بیمارستان امام خمینی (ره) و بعد به بیمارستان هاشمینژاد تهران منتقل کردند تا هرچه سریعتر تحت عمل جراحی قرار بگیرد. مرد جوان با تلاش پزشکان از خطر مر گ نجات یافته اما بیش از 30 بخیه روی سر و کتف و ی جا خوش کرد تا او هیچ وقت خاطره این حادثه تلخ را از یاد نبرد.
او میگوید: «با شکایت من، تحقیقات ماموران برای دستگیری مهاجمان شروع شد. از آنجا که مشخصات کاملی از آنها در اختیار پلیس قرار داده بودم، ماموران راهی محل زندگیشان شدند اما شواهد نشان میداد که هر سه پسر جوان به محل نامعلومی گریختهاند. با این حال ماموران توانستند یک روز بعد از حادثه با شناسایی مخفیگاه یکی از آنها، او را دستگیر کنند.
با اطلاعایت که این مرد در اختیار پلیس قرار داد، بقیه مهاجمان هم دستگیر شدند اما هنوز معلوم نیست که چرا به من حمله کردند و اینگونه مرا تا یک قدمی مرگ بردند.» در همین حال سرهنگ صادقی، رئیس پلیس اطلاعات امنیت عمومی استان البرز نیز در خصوص دستگیری متهمان این پرونده میگوید: «بعد از تنظیم شکایت از طرف شاکی، ماموران نیروی انتظامی با در دست داشتن مشخصات سه متهم این پرونده طی 48 ساعت آنها را شناسایی و دستگیر کردند.»
وی ادامه میدهد: «با انتقال متهمان به اداره آگاهی و بازجوییهای اولیه از آنها مشخص شد هر سه متهم که از هم محلهایهای اسماعیلی هستند، به دلیل اختلافات محلهای اقدام به ضرب و شتم وی کردهاند. با تکمیل اطلاعات پرونده سه متهم برای بررسیهای بیشتر به مراجع قضایی فرستاده شدند.»
طناب دار در انتظار گانگسترهای شیرازی
رسیدگی به این پرونده از ساعت ۲۰و ۴۲ دقیقه یکشنبه ۱۷دی همزمان با دستبرد سارقان مسلح به یک مغازه طلافروشی در دستور کار پلیس قرار گرفت.
صاحب یک مغازه طلافروشی در چهارراه ملاصدرای شیراز در حالیکه در مغازه را بسته بود همراه پسرش قصد جمعآوری طلاها را داشت که ناگهان سه سارق مسلح به آنها حمله کردند. مردان مسلح بعد از اینکه با استفاده از دیلم در مغازه را باز کردند، وارد آنجا شده و شروع به تیراندازی کردند.
با اصابت گلوله به مرد طلافروش و پسرش، هر دوی آنها مجروح شدند و دزدان شروع به جمعآوری طلاها کردند. آنها به سرعت طلاهای پشت ویترین و پیشخوان طلافروشی را داخل گونی ریختند تا هرچه زودتر از آنجا فرار کنند اما مردمی که بیرون از مغازه شاهد این سرقت بودند، ماجرا را به پلیس خبر دادند. تنها پنج دقیقه از مخابره خبر به پلیس گذشته بود که مأموران کلانتری ۱۸شیراز به همراه تیمی از مأموران امداد در محل سرقت حاضر شدند.
دزدان هنوز داخل مغازه بودند که با شنیدن صدای آژیر خودروهای پلیس به سرعت از آنجا خارج شدند و پابهفرار گذاشتند. در ادامه در عملیاتی پلیسی سه متهم پرونده شناسایی و دستگیر شدند. متهمان در جریان بازجویی با قبول اتهام خود به سرقت از سه بانک دیگر هم اعتراف کردند.
با تکمیل تحقیقات و با توجه به تیراندازی سارقان در سرقتها، برای آنها به اتهام محاربه کیفرخواست صادر و پرونده برای محاکمه به شعبه دوم دادگاه انقلاب شیراز فرستاده شد.
در جلسه محاکمه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: متهم ردیف اول پرونده محاربه شناخته شده و در سرقتهای بانک رفاه شعبه تامین اجتماعی در تاریخ ۱۵ آبان سال ۹۱، بانک تجارت شعبه مخابرات در تاریخ ۲۲ آبان سال ۹۱ و بانک ملت شعبه خفر در تاریخ ۱۹ آذر امسال شرکت داشته است.
در جریان سرقت از بانک تجارت یکی از شهروندان هدف گلوله سارقان قرار گرفت و به قتل رسید. متهم در آخرین سرقت خود نیز به یک طلافروشی دستبرد زد که در جریان این سرقت مرد طلافروش و پسرش مجروح شدند. وی ادامه داد: متهم ردیف دوم نیز محارب شناخته شده و در سه فقره سرقت مسلحانه از بانکها حضور داشته است.
این متهم با شلیک گلوله قتل یک عابر را رقم زده بود. متهم ردیف سوم نیز به خاطر شرکت در سرقت مسلحانه از طلافروشی محارب شناخته شده است. دزدان در دستبرد مسلحانه به بانکها، بیش از ۷۳ میلیون تومان سرقت کرده بودند. در ادامه متهمان در جایگاه حاضر شده و به دفاع از خودپرداختند.
با آخرین دفاعیات متهمان قاضی یزدانیان، رئیس شعبه دوم دادگاه انقلاب شیراز ختم رسیدگی به این پرونده را صادر و پس از بررسی محتویات پرونده و دفاعیات متهمان آنها را مجرم شناخت و به اعدام در ملاءعام محکوم کرد.
قاضی سعید عمرانی رئیس اداره دفتر دیوان عالی کشور در این باره به خبرنگار مهر گفت: با اعتراض مجرمان به حکم مجازاتشان پرونده برای رسیدگی نهایی به دیوان عالی کشور فرستاده شد. دزدان در سرقت اول خود از بانک رفاه باجه تامین اجتماعی 19 میلیون و 700 هزار تومان، در سرقت از بانک تجارت 38 میلیون و 400 هزار تومان و در سرقت از بانک ملت 15 میلیون و 700 هزار تومان دزدیدند.
وی افزود: پس از دستگیری دزدان از مخفیگاه آنها سه قبضه کلاشینکف و کلت کشف شده بود. قضات دیوان عالی کشور پس از بررسی پرونده ، حکم مجازات سه سارق مسلح به نام های میلاد، غلامرضا و بهرام را تائید کردند.
4 کشته در انفجار منزل مسکونی در تهران...
سید جلال ملکی در تشریح جزئیات این خبر گفت: در پی انفجار در یک ساختمان پنج طبقه مسکونی در خیابان «131 تهرانپارس» که در ساعت 12:57 ظهر امروز به آتشنشانی اطلاع داده شد، آتشنشانان چند ایستگاه به همراه تجهیزات مربوطه به محل حادثه اعزام شدند.
سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران به ایسنا گفت: در جریان این حادثه چهار تن کشته و یک تن نیز مصدوم شدند.
به گفته ملکی، در میان کشتهشدگان سه زن و یک مرد وجود دارد.
وی با بیان اینکه علت این حادثه در دست بررسی است، تصریح کرد: اما احتمال میرود که نگهداری از مواد محترقه در این ساختمان، علت وقوع این حادثه باشد.
ضرب و شتم آقای شهردار در اتاق کارش
خبرگزاری مهر: شهردار نوشهر توسط یکی از شهروندان در اتاق کار خود مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
علی امانی شهردار نوشهر روز چهارشنبه توسط یکی از شهروندان در اتاق کار خود مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
امانی توسط یکی از شهروندان نوشهری به دلیل مشکلات و سردرگمی درخواست های اداری خود مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
ضارب هم اکنون در بازداشگاه به سر می برد.
تبلیغات شهرداری تهران حادثه آفرید +عکس
تابناک: با سقوط تابلو تبلیغاتی شهرداری منطقه 1 تهران، ضمن جراحت سرنشین ، خسارت شدیدی به خودرو وارد شد.
صبح دیروز چهارشنبه، تابلو تبلیغاتی شهرداری منطقه1 تهران سقوط کرد.
این حادثه که در تقاطع خیابان ولنجک و مقدس اردبیلی روی داد، تابلو تبلغاتی شهرداری که بصورت غیراستاندارد جوش داده شده بود، ضمن سقوط بر روی خودرو پژو؛ خسارت شدیدی به آن وارد کرد.
سرنشین خودرو در بیان جزئیات این حادثه گفت: پس از سبز شدن چراغ راهنمایی و هنگام حرکت ، ناگهان متوجه سقوط یک شی سنگین و در ادامه خرد شدن شیشه های جلو خودرو شدم.
وی با اشاره به اینکه هیچ بادی که عامل سقوط این تابلو باشد در حال وزیدن نبود گفت: اتصال و جوش غیر استاندارد و بسیار سطحی تابلو تبلیغاتی عامل احتمالی این اتفاق است.