ازدواج فرزاد حسنی و آزاده نامداری
روزنامه تماشا: بزرگان تعابیر عجیب و گاه عمیقی از ازدواج دارند اما شاید یکی از جالب ترین آنها تعبیر متفاوت اُسکار وایلد نویسنده و نمایشنامه نویس مشهور ایرلندی از این اتفاق باشد: «برای مجردها باید مالیات سنگینی مقرر شود چون این انصاف نیست که بعضی ها شادتر از بقیه زندگی کنند!»
این روزها تا دلتان بخواهد در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی پر است از تعابیر و ضرب المثل هایی که برای ازدواج و رابطه های عاشقانه می نویسند و حتی بعضا ساخته می شوند؛ دخترها از استقلالشان دم می زنند و پسرها زندگی بی دغدغه بدون خانم ها را به رخ هم جنسان خود می کشند!
اما کیست که نداند در دل هر کدامشان چه می گذرد! بی شک ازدواج بزرگترین تصمیم زندگی هر انسانی محسوب می شود. حالا اما اگر قرار باشد دو چهره سرشناس و مشهور دست به این تصمیم بزرگ بزنند، حکایت متفاوت تری دارد. مطمئنا شمایی که در حال خواندن سطر به سطر این خبر هستید، اولین نفرهایی در ایران خواهید بود که خبر ازدواج این دو چهره سرشناس چشمانتان را گرد می کند! (البته ما هم همین حالت شما را تجربه کردیم. فقط کمی زودتر!) روزنامه تماشا برای اولین بار پرده از یک اتفاق بزرگ و خوش یمن برخواهد داشت.
بعد از «مهدی پاکدل» و «بهنوش طباطبایی» که آخرین زوج هنری مشهوری بودند که به خانه بخت رفتند. خبردار شدیم قرار است دو چهره سرشناس دیگر نیز به سنت و فرموده پیامبر جامعه عمل بپوشانند و عهد ببندند تا سال ها کنار یکدیگر و با یک روح روزگار بگذرانند.
چند روز دیگر «فرزاد حسنی» و «آزاده نامداری» دو مجری جوان و خوشنام تلویزیون ایران پای سفره عقد خواهند نشست تا بزرگترین اتفاق زندگیشان را کنار یکدیگر جشن بگیرند و پای برگه مهمترین شراکت زندگیشان امضا بیندازند.
روزنامه تماشا این وصلت فرخنده و خوش یمن را به فرزاد حسنی و آزاده نامداری که سال هاست با صدا و تصویرشان زندگی کرده ایم و خاطره ها داریم تبریک می گوید و بهترین ها را برای این زوج هنرمند آرزو می کند. پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «در اسلام هیچ بنایی ساخته نشد که نزد خدای عز و جل محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.» باشد که آنها نیز در ارجمندترین و محبوب ترین اعمال نزد خداوند سربلند و خوشبخت باشند.
شوهر، جوانش بهتر است یا جا افتادهاش؟!
مجله سیب سبز: در ازدواج مردی که از همسر آیندهاش کوچکتر است، حرف و حدیثهای بسیاری گفته میشود. بزرگتر بودن زن در زندگی مشترک، نه تنها در فرهنگ ما یک تابو تلقی میشود، بلکه از نظر اغلب روانشناسان و مشاوران خانواده هم قابل پذیرش نیست. روانشناسان معتقدند، کوچکتر بودن مرد خانواده، در هر دورهای از ازدواج، مشکلات مربوط به خودش را به همراه میآورد. در دهه سوم و چهارم زندگی، مردانی که از همسرشان کوچکترند، ناپخته به نظر میرسند و نمیتوانند عنان زندگیشان را به دست گیرند و در دهههای بعدی زندگی، این مردان از همسرشان سبقت میگیرند و همسری که بهخاطر تغییرات هورمونی و شرایط بدنیاش به سراشیبی نزدیک شده را جا میگذارند. اگر شما هم برای انتخاب مردی که از شما کوچکتر است، مردد ماندهاید، ادامه این مطلب را بخوانید. گرچه بقا یا شکست رابطه شما، به سن فعلی، میزان اختلاف سنی و شرایط خانوادگی و روانی هر دوی شما وابسته است اما تجربه زن و شوهرهای دیگر نشان داده است در اغلب این ازدواجها، مشکلات گفته شده این همسران را آزار میدهند.
گاهی حوصله تان را سر می برد
تفاوت سنی زیاد آن هم در شرایطی که زن از مرد بزرگتر باشد، آرام آرام فاصله میان شما را بیشتر میکند. ممکن است شمایی که چند سال از شوهرتان بزرگتر هستید، گاهی تحمل خامی و بیتجربگیاش را نداشته باشید و از اینکه در مورد برخی از مسائل زندگی به اندازه شما نمیداند و به سرعت شما برخی چیزها را یاد نمیگیرد، آزرده شوید. این مشکل به ویژه در سالهایی که همسر شما 02 تا 03 سالگیاش را میگذراند، آزاردهندهتر خواهد بود زيرا شما بسیاری از دغدغهها و تفکراتی که او در این سالها با آن سر و کله میزند را قبلا گذراندهاید و اینکه او با مسائلی دست به گریبان است که شما از آنها عبور کردهاید، گاهی ناامیدتان خواهد کرد. بعد از مدتی ممکن است شما حوصله نداشته باشید که شاهد بزرگ شدن او باشید یا آزمون و خطایش برای به دست آوردن شغل، جایگاه اجتماعی، حل مشکلات شخصی و ارتباطیاش را نتوانید تحمل کنید.
فراموش نکنید اعتماد به نفس و مهارتهایی که آنها را ساده و عادی تلقی میکنید، در طول سالها تجربه، آزمون و خطا به دست آمدهاند و شاید دیدن تقلاهای فرد دیگری برای رسیدن به جایگاه فعلی شما، بعد از مدتی خسته کننده و کسالت آور شود.
او را کنترل می کنید
اختلاف سنی برای شما قدرتی را به همراه میآورد که توازن رابطه شما را برهم میزند. بزرگتر بودن اگر با نشانههایی که به آن اشاره کردیم همراه شود، اقتداری به شما میدهد که خواسته یا ناخواسته از آن استفاده میکنید، با کمک آن به مرور به همسری کنترلگر تبدیل میشوید و مدام برای همسرتان تعیین و تکلیف میکنید. بخشی از این اقتدار از تصور ذهنی شما ناشی میشود و بخشی از آن را هم همسرتان به شما هدیه میکند. همسری که از شما کوچکتر است، گاهی اعتماد به نفسش را از دست میدهد و احساس میکند که برای انجام هر کاری باید از شما کسب تکلیف کند.
برایش مادری می کنید
زمانی که چند سال یا چند دهه با همسرتان اختلاف سنی دارید، همیشه به یاد نخواهید داشت که شما «یک همسر» هستید، نه بیشتر و نه کمتر. چه بخواهید و چه نخواهید این تفاوت شما را به سمت مادری، پند و اندرز دادن یا مراقبتهای بیدلیلی که گاهی آزار دهنده میشوند سوق میدهد. دلیل این اتفاق هم ساده است. شما اشتباهاتی که او امروز مرتکب میشود را قبلا انجام دادهاید و نمیتوانید بپذیرید که یک نفر بهخاطر بیخبری از راهحلهای ساده، راه خود را طولانی کند یا راه اشتباهی را انتخاب کند. مادری شما نه تنها به مرور از او فردی ناتوان و نابالغ میسازد، بلکه زمینه شورشی علیه شما در آینده را فراهم میکند. درست مثل بچهای که روزی از امر و نهی مادرش خسته میشود و به دنبال استقلال میگردد، همسر شما هم روزی از رفتارهای رئیس مآبانه یا حمایت بیش از حدتان خسته میشود و برای پاره کردن تمام این قید و بندها تلاش میکند.
چنین روابطی معمولا با احساس شکست و سرخوردگی برای فرد بزرگتر و با احساس طرد شدگی برای فرد کوچکتر خاتمه مییابد.
او را بی عرضه می بینید
شما راه خود را رفتهاید، فرصت شغلی دلخواهتان را پیدا کردهاید و میدانید که امروز باید با زندگیتان چه کنید اما او تازه اول راه است. احتمالا خواستگار کم سن و سال شما، هنوز در دنیای رؤیاهایش زندگی میکند و تا رسیدن به ثبات شما، به زمان زیاد و تجربه شکستهای بسیار نیاز دارد. اغلب کسانی که از همسرشان بزرگتر هستند، ثبات مالی بهتری دارند و به همین دلیل، در رابطهشان احساس قدرتمندتر بودن میکنند. همین موضوع کوچک و بهظاهر بیاهمیت، ممکن است در شما احساس انزجار ایجاد کند و باعث شود، همسرتان را به این دلیل که درآمد کمتر و شرایط اقتصادی پایینتری نسبت به شما دارد، بیعرضه بدانید. شاید هم نخواهید به این مشکل اجازه دهید که عشق شما را ویران کند و به همین دلیل، بهخاطر اینکه احساسات او را جریحه دار نکنید، از توقعات خود صرف نظر كرده تا غرور او را حفظ کنید.
بعد از مدتی خواهید دید زندگی فعلی شما هیچ شباهتی به آنچه پیش از ازدواج تصور میکردهاید ندارد و از اینکه تمام بار این رابطه بر دوش شماست، خسته خواهید شد.
از علایقتان دست می کشید
اگر همسرتان از شما کوچکتر باشد، ممکن است بهخاطر اینکه تفاوتهای میان شما کمتر به نظر برسد، از بخشهایی از زندگیتان دست بکشید. شاید گمان کنید برخی علایق شما برای او جالب نیستند و به همین دلیل آنها را کنار بگذارید و به کارهایی رو بیاورید که او به انجامشان عادت دارد. شما ممکن است از علایق گروه سنی خود فاصله بگیرید و به جای معاشرت با دوستان هم سن و سالتان، با گروه دوستی او رابطه بیشتری برقرار کنید و مثل آنها رفتار کنید تا جوانتر به نظر برسید. این موضوع کم کم به ظاهر شما هم سرایت پیدا میکند و از سبک پوشش گرفته تا جنس تفریحاتتان را متحول میکند؛ تحولی که شاید در آغاز عادی به نظر برسد اما بعد از مدتی شما را از خود واقعیتان دور میکند و آزار دهنده به نظر میرسد.
بودن در کنار کسانی که از شما جوانتر و پرانرژیتر هستند، در آغاز ممکن است هیجان انگیز باشد اما یادتان نرود آدمها بعد از مدتی زندگی هیجانانگیز، باز هم میخواهند به روزهای قبلیشان برگردند و با عادتهایشان زندگی کنند.
به خودتان شک میکنید
بودن در کنار مردی که سالها از شما جوانتر است و در اوج آمادگی جسمانی به سر میبرد، شما را نسبت به خودتان دچار تردید خواهد کرد. چیزی نخواهد گذشت شما خودتان را با زنان هم سن و کوچکتر از او مقایسه کرده و با دیدن هر چروک یا افتادگی کوچک در صورتتان، از دست دادن تناسب اندام یا پیدا شدن گاه و بیگاه یک تار موی سفید در سرتان، نسبت به تناسب میان خود و او تردید کنید. شک شما نسبت به خودتان و تناسب این رابطه، به مرور شما را نسبت به او بیاعتماد خواهد کرد و حضور او در اجتماع و در کنار زنان جوانتر، از نظر شما یک تهدید تلقی خواهد شد. شاید در زمانی که به او «بله» میگویید، نسبت به فردی که قرار است زیر یک سقف با شما زندگی کند اعتماد کامل داشته باشید، اما اگر اعتماد به خود را از دست دهید، آرام آرام به کوچکترین رفتاری که همسرتان انجام میدهد حساس میشوید و با بیاعتمادی زندگی را برای خودتان و او سخت میکنید.
چون دخترها از لحاظ جسمی و عقلی زودتر بالغ میشوند، از معکوس بودن اختلاف سنی ازدواج لطمه زیادی میبینند. زمانی که خانمها به سن یائسگی نزدیک میشوند، این تفاوت سنی خودش را بیشتر نشان میدهد و به چشم هر دو طرف دردسرساز میشود.
تصمیمتان را بگیرید
اگر با وجود خواندن این متن، هنوز هم گمان میکنید برای ازدواج با خواستگاری که از شما کوچکتر است مصمم هستید، به این سؤالات جواب دهید. در صورتی که پاسخ شما به 4 سؤال از این 7 سؤال منفی باشد، نباید انتظار موفقیت از این رابطه را داشته باشید. اما قبل از خواندن سؤالات صادق باشید و فراموش نکنید این، یکی از مهمترین تصمیمات زندگی شماست.
برای او احترام قائل هستید؟
به او افتخار میکنید؟
به او اعتماد دارید؟
از او میآموزید؟
خانواده و اطرافیانتان به این ارتباط احترام میگذارند؟
از تفریحات و معاشرتهایش لذت میبرید؟
تصمیمات و روش زندگیاش را عاقلانه میپندارید؟
پوستر های اورجینال از سریال حریم سلطان پوستر های اورجینال از سریال حریم سلطان
خرید اینترنتی نیم ست حریم سلطان یا نیم ست سریال حریم سلطان | فروش اینترنتی نیم ست حریم سلطان یا نیم ست سریال حریم سلطان | نیم ست حریم سلطان | |||||
نیم ست حریم سلطان از جنس استیل بوده و ... |
نیم ست حریم سلطان از جنس استیل بوده و ... |
نیم ست بی نظیر حریم سلطان |
|||||
40,000 تومان | 40,000 تومان | 44,000 تومان |
تفاوت معنادار آمارطلاق در شمال و جنوب ایران
خبرآنلاین: آمارهاي طلاق و ازدواج سالهاي 83 تا 91 استانهاي مختلف كشور نشان ميدهد كه تعداد ازدواجها در برابر هر يک طلاق کمتر شده است و زن و شوهرهاي ساكن مناطق شمال کشوربيشتر از جنوبيها از يکديگر جدا ميشوند.
سالهاست تلاش و تمرکز سياستگذاران بر تدوين و ارائه راهکارهايي بوده که باعث افزايش ازدواج و کاهش آمار طلاق شود.
از ارائه وام به زوجهاي جوان گرفته تا تبليغ ازدواجهاي دانشجويي و حتي بسته پيشنهادي وزارت ورزش و جوانان مبني بر اولويت استخدام جوانان متاهل، حذف ضامن وام ازدواج، تامين وديعه اجاره مسکن براي زوجهاي کم درآمد، پرداخت مستمري به جوانان غيرشاغل تا زمان شاغل شدنشان و چندين و چند راهکار ديگر، مواردي بودهاند که براي هشت ميليون جوان ايراني در انتظار ازدواج در نظر گرفته شده است.
با همه اينها آمارها از اين حکايت دارد که اين خواسته مسئولان و حتي خانوادهها به وقوع نپيوسته و تعداد طلاقهاي اتفاق افتاده در سالهاي گذشته نگراني مسئولين و جامعهشناسان را در پي داشته به طوري که وزارت ورزش و جوانان از ارسال درخواستي به سازمان ثبت احوال کشور براي ثبت دلايل همه طلاقها خبر داد تا به تحليل علمي و پژوهشي عوامل طلاق بپردازد.
نگاهي به آمار سازمان ثبت احوال کشور و نمودارهاي نسبت ازدواج و طلاق ثبت شده در سالهاي 83 تا سه ماهه اول سال 91 نشان ميدهد عدد نسبت ازدواج و طلاق روند کاهشي داشته که نشان ميدهد ازدواجهاي کمتري در ازاي هر يک طلاق صورت گرفته است. نسبت ازدواج به طلاق، نشاندهنده تعداد ازدواج ثبت شده در برابر هر يک طلاق به ثبت رسيده است.
اين آمار نشان ميدهد در سالهاي قبل تعداد بيشتري ازدواج نسبت به هر مورد طلاق صورت ميگرفته در حالي که هرچه به سالهاي اخير نزديکتر ميشويم اين نسبت ازدواج و طلاق فاصله کمتري گرفته و در ازاي تعداد کمتري ازدواج شاهد طلاق هستيم.
آمار و ارقامي که نشان ميدهد شايد بيش از تمام پيشنهادها و تسهيلات در نظر گرفته شده، شايد لازم است ابتدا چارهاي براي حل معضل بيکاري، مسکن، فشارهاي اقتصادي و تورم، فرصتهايي براي آشنايي جوانان با يکديگر و آموزش مهارتهاي زندگي در نظر گرفته شود.
مرد ها به این تغییرات زندگی اعتراض می کنند
برترین ها: در زندگی همیشه همه چیز در حال تغییر و رشد است اما آیا ما نیز همگام با آنها رشد می کنیم؟ از همه مهم تر، چرا از اینکه فرد مورد علاقه ما شروع به تغییر می کند، تعجب می کنیم؟ چه کسی گفته عشق همیشه ثابت می ماند؟ این فقط یک تلقین فکری است که همه ما برای خود ساخته ایم و در لحظه ازدواج از آن برای دادن تعهد به طرف مقابلمان استفاده می کنیم.
اما هیچ کس از آینده این ارتباط چیزی به ما نگفته است: آیا سیندرلای قصه ها و شاهزاده سوار بر اسب سپید او برای هزینه های خانه یا اینکه چه کسی حق دارد کدام شبکه تلویزیون را نگاه کند، با هم دعوا می کردند؟
در اینجا برخی از تغییراتی را برایتان نام می بریم که در هر رابطه ای ممکن است پیش بیاید. صرف نظر از اینکه این تغییرات خوب، بد یا متفاوت هستند، باید بگوییم تغییراتی غیر قابل اجتناب هستند. اینکه زوجین چگونه به این تغییرات پاسخ می دهند در واقع سازنده مسیر آینده زندگی زناشویی آنهاست.
ما با زن ها و مردانی که با هم در مورد اینکه «تو عوض شده ای» دعوا می کنند، صحبت کرده ایم و از آنها خواسته ایم تا بگویند این تغییرات چگونه رابطه آنها را تحت فشار گذاشته است. در این مطلب، اعتراض های مردان را به همراه درس هایی که از آن آموخته اند، ذکر کرده ایم.
او بیش از حد از من انتقاد می کند
آيا عشق و عاشقي با ازدواج از بين ميرود؟
مجله ایده آل: حالا ديگر وقتش است. اصلا شايد دير هم شده باشد. عاشق شدن را نميگويم. آن خودش دير يا زود اتفاق ميافتد. منظورم واكاوي عشقهاي گذشته و حال و احتمالا آينده است. اصلا با كدام تعريف اينقدر مطمئنيد كه عاشق هستيد و عشقتان اگر اولي در دنيا نباشد بعد از ليلي و مجنون و شيرين و فرهاد مقام سوم را ميتواند بگيرد؟ لطفا برای چند دقیقه بيخيال باورهاي خودتان شويد، ببينيد كارشناسان چه ميگويند؟ اصلا عشق واقعي چيست و چند درصد از آدمهايي كه ادعاي عاشقي ميكنند واقعا عاشق هستند؟
نقطه پايان عشق کجاست؟
جسم ما گرايشهايي دارد كه اسمش ميل است. مثلا من به اين شيريني ميل دارم و اين يك گرايش يكسويه محدود است. ميگويم يكسويه چون من به شيريني ميل دارم ولي شيريني به من ميلي ندارد و ميگويم محدود چون گرايش من هم تا زماني است كه شيريني را نخورده باشم. وقتي بخورم و سير شوم ديگر ميلي به آن ندارم. همين گرايش يكسويه ميتواند نامحدود باشد. مثلا من گلها را دوست دارم ولي معلوم نيست گل من را ميخواهد يا نه. اين ميشود حب يا دوست داشتن چون نامحدود است ولي يك طرفه. علاقه يك خانم به طلا و جواهر هم مشابه همين است، محدوديت ندارد و مثل ميل به غذا و شيريني نيست كه از آن سير شود ولي يك طرفه است. حالت سوم ميشود گرايش دو سويه محدود؛ يعني دو نفر همديگر را دوست دارند ولي اين دوست داشتن محدود است و بالاخره يك جايي تمام ميشود. به اين دوست داشتن ميگويند شوق. بيشتر احساساتي كه ما از آن به عنوان عشق ياد ميكنيم در واقع شوق است. يعني اشتياق شديدي كه تمام ميشود. حتي عشقهاي تاريخی هم بيشترش شوق بوده ولي چون به هم نرسيدهاند، تمام نشده. مطالعات نشان ميدهد نقطه پايان اين شوقهاي به ظاهر بيپايان نقطه به هم رسيدن است. يعني 2نفر همديگر را در حد مرگ دوست دارند ولي به محض اينكه به هم ميرسند اين علاقه شروع به كم شدن ميكند. همين است كه خيلي از جواناني كه عاشقانه همديگر را دوست دارند و زمين و زمان را به هم ميريزند تا با هم ازدواج كنند از همان ماه عسل اختلافهايشان شروع ميشود و زندگيشان دوامي ندارد. در واقع آنها هيچ وقت عاشق هم نبودهاند و فقط اشتياق شديدي نسبت به هم داشتهاند كه به اشتباه نامش را عشق گذاشتهاند و به بيراهه رفتهاند. در واقع شوق همان هوس است.
يعني همه عشقها روزي از بين ميرود؟
اما حالت چهارمي هم وجود دارد؛ يعني خواستن دو طرفه نامحدود. اين نوع خواستن يك خواستن بي حد و مرز است كه برتر و متعاليتر از همه خواستنهاي ديگر است و ميشود نام عشق بر آن نهاد. حالت زميني اين نوع دوست داشتن عشق ميان مادر و فرزند است؛ رابطهاي نامحدود و دوطرفه. هر كدام از ما در زندگي يك وضعيت موجود داريم و يك وضعيت مطلوب. من موجود چگونه بايد به من مطلوب تبديل شوم؟ مسيري كه مرا به حالت مطلوب هدايت ميكند عشق است ولي آيا عشق به تنهايي ميتواند؟ اينجاست كه پاي عقل به ميان ميآيد. عقل به ما تاكتيك ميدهد. روش ميدهد كه چطور به پشتوانه عشق به وضعيت مطلوب برسيم. عقل به ما نشان ميدهد وقتي دچار هيجان عشق هستيم چطور اشتباه نكنيم و در بهترين مسير قدم بگذاريم.
چطور مطمئن شويم احساسي که به يک نفر داريم همان عشق است؟
عشق از دوست داشتن مجزاست ولي گاهي به دليل شباهتهايي كه با هم دارند اشتباه گرفته ميشوند وگرنه هركدام از اينها يك مقوله جداست. اگر بخواهيم با مفاهيم آكادميك صحبت كنيم، دوست داشتن همان چيزي است كه در عربي ميگويند «حُب» و از جنس عالم دوم است ولي عشق از جنس عالم چهارم است. از اين تعاريف متوجه ميشويم عشق و دوست داشتن به اندازه دو دنيا با هم تفاوت دارند و اين تفاوت كمي نيست. حتما ميپرسيد منظور از 4 عالم چيست؟ اين عالمها مقوله پيچيدهاي دارند ولي در يك تعريف ساده بايد بگويم اين چهار عالم عبارتند از: اول، طبيعت كه همين جهان ملموس است. دوم، فطرت كه عالم معناست. سوم، طينت كه ميگويند تركيب عالم اول و دوم است و چهارم، حيرت يعني همان عالمي كه پيامبر(ص) در معراج ديد و متحير شد و گفت: «خدايا تو را آنقدر كه بايد نشناختم.» بعضيها معتقدند بالاترين درجه دوست داشتن عشق نام دارد. يكي از حكما هم عشق را مستي عقل معرفي كرده است. در حقيقت عشق يك مقدمه دارد به نام شناخت و معرفت و يك موخره به نام ايثار و فداكاري. اگر كسي را با معرفت آنقدر دوست داشته باشيد كه برايش ازخودگذشتگي كنيد، عاشقش هستيد.
سن عاشقي در مردان چند سال است؟
هر چيزي يك سني دارد؛ مثل سن بلوغ. بچهاي كه خيلي عقلش ميرسد ولي هنوز به سن بلوغ نرسيده بالغ نيست يا برعكس، كسي كه به سن بلوغ رسيده ولي آثار بلوغ در او وجود ندارد هم بالغ نيست. در اين جهان همه چيز تابع زمان و مكان است. هر چيزي بايد بر روال طبيعت بگردد. از 9 ماه ماندن بچه در رحم مادر تا كشيدن 4 درد زايمان كه باعث جفت شدن جمجمه بچه ميشود همه چيز در طبيعت قانون دارد. در عاشق شدن هم سن مهم است. يك نوجوان اگر احساس ميكند عاشق شده است هنوز بلوغ عقلياش كامل نشده و نميتواند براي آينده برنامهريزي كند. اگر بخواهم از ديد علمي بگويم عقل مردها تا 40 سالگي كامل نميشود. اصلا همين است كه ميگويند دوران چلچلي! همين است كه باعث میشود هرقدر هم طرفين به عشقشان مطمئن باشند باز نياز به مشاوره دارند و نبايد بيگدار به آب بزنند.
تا کي براي عاشق شدن فرصت داريم؟
در تكامل سني انسانها يك تقسيمبندي جالب وجود دارد؛ ميگويند اگر كسي بخواهد زيبا شود تا 20سالگي ميشود، اگر بخواهد قهرمان شود تا 30 سالگي میشود، اگر بخواهد عاقل شود تا 40 سالگي ميشود و اگر بخواهد عارف شود تا 60 سالگي ميشود. به اصطلاح ميگويند اگر تا اين سن شد، شد و اگر نشد ديگر فايده ندارد. البته اين بيشتر درباره مردان صدق ميكند و زنان تكامل سريعتري دارند. با اينكه در داستانها ميگويند خورشيد خانم ولي در واقع رفتار زنها شبيه ماه است. تقويمشان هم تقويم قمري است. زن و مرد مساوي نيستند، معادلند و زنان هم در خلقت و هم در رفتار اجتماعي برتر از مردان هستند. زن براي مادر شدن آفريده شده و مرد براي پدر شدن. زن بايد زن باشد و مرد بايد مرد باشد. يعني زن نياز به زنانگي دارد و مرد، مردانگي. زنانگي يعني ايجاد آرامش و مردانگي يعني ايجاد آسايش. زن بايد مثل گل باشد و مثل گل با او رفتار شود و مرد بايد مثل درخت باشد و مثل درخت با او رفتار شود. اگر اين چنين باشد عشق دوام ميآورد و زندگي به وضعيت مطلوب ميرسد.
چرا داغترين ازدواجها بعد از ازدواج سرد ميشود؟
به نظر من مشاوره قبل از ازدواج يك ضرورت است. همه زوجها بايد قبل از ازدواج به مشاور مراجعه كنند تا بتوانند مشكلات احتمالي آينده را پيشبيني كنند. فرض كنيد دختر و پسر جواني بسيار به هم علاقه دارند ولي چه تضميني وجود دارد كه دخترخانم در آينده مادر خوبي باشد يا آقاپسر از عهده نقش پدري برآيد؟ از كجا معلوم وقتي با هم زير يك سقف قرار ميگيرند هزار و يك اختلافنظر نداشته باشند؟ همه اينها در مشاوره قبل از ازدواج مشخص ميشود. ما در اين جلسات تستهايي از هر دو نفر ميگيريم كه پاسخ خيلي از پرسشها را مشخص ميكند. اين همان مكانيسم عقل است كه كنار عشق قرار ميگيرد. يعني دو نفر كه احساس ميكنند عاشق هم هستند با يك روش عقلاني به اين نتيجه ميرسند كه آيا ازدواجشان به صلاح است يا نه؟ اگر بخواهم يك مثال ساده بزنم، ميگويم عشق شبيه يك جواهر گرانبهاست و عقل حلقهاي فلزي كه ركاب اين جواهر گرانبها ميشود. اگر اين حلقه باشد،ميتواني جواهرت را دستت كني و هميشه همراهت باشد ولي نميتواني يك جواهر گرانبها را تا ابد بدون هيچ محافظي توي مشتت نگه داري، شك نداشته باش كه بالاخره گم خواهد شد. همين است كه گاهي عشقهاي آتشين ناگهان خاموش ميشود. در حقيقت نگين باارزش آنها گم شده است.
چرا بعضي از عشقها تبديل به نفرت ميشود؟
ازدواج نياز به استطاعت دارد. همانطور كه وقتي كسي به حج ميرود بايد استطاعت داشته باشد در ازدواج هم استطاعت لازم است. البته اين استطاعت فقط توان مالي نيست. استطاعت بايد در عقل، در مسئوليتپذيري، در تعهدپذيري و خيلي چيزهاي ديگر باشد. كسي كه استطاعت ندارد و ميخواهد همه چيز را موكول به آينده كند نبايد به خيال خودش عاشق شود و درگيري عاطفي ايجاد كند. هيچ فاجعهاي از اول فاجعه نبوده. شرايط و اشتباهها به سوي فاجعه شدن هدايتش كرده است. وقتي يكي جا ميزند طرف دوم دو راه دارد؛ يا خودش را منهدم ميكند و دچار افسردگي ميشود يا دست به اقدامات خشونتبار ميزند و براي نابودي طرف مقابل تلاش ميكند. سد كه بشكند همه چيز را با خودش نابود ميكند.
آيا عشق مرد و زن تعدد ميپذيرد؟
عشق ممنوع يعني واژهپردازيهاي بيخودي. يعني چيزي كه اصل عشق نيست. يك هوس زودگذر است كه تمام ميشود اما در مسير خودش زندگي افراد را نابود ميكند. عشق بايد منطق داشته باشد. اصلا عشق يعني احساسي از جنس خدا. چيزي كه از جنس شيطان باشد نميشود نام عشق برآن گذاشت و بيشك هوس است. كسي كه دچار اين اشتياق غلط ميشود بايد پيش از آنكه گره روي گره بزند به مشاور مراجعه كند و راهنمايي بخواهد. يك نكته مهم ديگر اين است كه عشق در هيچ شرايطي تعدد نميپذيرد. در يك دل امكان ندارد محبت دو نفر بگنجد. منظورم عشق ميان زن و مرد است. ممكن است هوس كني 01 نوع غذا را با هم بخوري ولي حتما بعدش دلدرد ميگیري. لازمه عشق وفاداري است. نبايد اجازه بدهيم سريالهاي بيسر و ته ماهوارهاي با رواج عشقهاي به اصطلاح ممنوع كانون خانوادهها را به خطر بيندازند. بیشتر از اينها كاملا هدفمند پيش ميروند. در خيلي از كشورها بعد از پخش هر فيلم تحليلگر اجتماعي ميآيد و درباره موضوع فيلم حرف ميزند. ما هم به چنين كارشناسيهايي نياز داريم.
ازدواج پدرخوانده و فرزندخوانده ممنوع شد
روزنامه ابتکار: ازدواج پدرخوانده و دخترخوانده ممنوع شد. قانوني که تا ديروز در چهارچوب قوانين کشور جايي نداشت اما از اين به بعد با تصويب لايحه حمايت از کودکان بي سرپرست و بدسرپرست اجرا ميشود.
لايحه حمايت از کودکان بي سرپرست و بدسرپرست، براي سازمان بهزيستي که از سال 88 تا به حال منتظر تصويب آن بود، لايحه پر پيچ و خمي به حساب ميآمد. لايحه اي که 3سال در مجلس منتظر ماند و در دست نمايندگان دو دوره از مجلس چرخيد تا بالاخره ديروز به تصويب رسيد
.نمايندگان ديروز يک تبصره ماده 27 از اين لايحه را تصويب کردند که بر اساس آن، ازدواج چه در زمان حضانت و چه بعد از آن بين سرپرست و فرزندخوانده ممنوع است؛ مگر در شرايط خاص. شرايطي که دادگاه آن را مشخص ميکند و در واقع بعد از مشورت با سازمان بهزيستي به اين نتيجه ميرسد که چنين ازدواجي به مصلحت فرزندخوانده است.
اما تا قبل از تصويب اين ماده اوضاع چطور بود؟بر اساس قواعد شرع اسلام، منعي براي ازدواج پدرخوانده با دختري که به فرزندي پذيرفته وجود ندارد و دخترخوانده مادامي که اقدامي براي محرميت او به پدرخواندهاش انجام نشود، به او نامحرم است و مثل هر نامحرم ديگري ميتواند به عقد مرد درآيد.با اين حال، توصيه تمام مراجع در چنين شرايطي اعمال محرميت در فرزندخواندگي است که معمولا از طريق ازدواج و روابط نسبي اتفاق ميافتد.
آيت اللهالعظمي خامنه اي، درباره حکم محرميت فرزندخوانده ميفرمايند: «فرزند خوانده حکم فرزند ندارد و با مرد و زني که اورا بزرگ ميکنند محرم نميشود مگر به وسيله رضاع با مراعات شرايط آن و يا ازدواج پس از بلوغ و رشد و قبل از بلوغ با اذن حاکم شرع و رعايت مصلحت طفل عقد موقت اشکال ندارد.»
آيتالله مکارم شيرازي هم در پاسخ به استفتايي درباره محرم شدن فرزندخوانده به پدر ميگويند: «هرگاه مرد پدرى داشته باشد و اين دختر به ازدواج موقت او درآيد بر اين مرد و فرزندان او محرم مىشود و اگر پسرانى از همسر ديگر دارد صيغه موقت دختر را براى خودش بخواند تا براى پسرانش محرم شود ولى در اين صورت نسبت به خودش بعد از پايان مدت عقد موقت، محرم نخواهد بود.»
آيتالله محمد سعيد حکيم هم در پاسخ به استفتاي مردي که دختري را به فرزندي پذيرفته اما اين دختر از همسرش شير نخورده است، ميگويند: «بر تو محرم نمىشود و فاميل تو نمىشود و از تو ارث نمىبرد و تو از آن ارث نمىبرى و اگر بزرگ شود نمىتوانى به او نگاه کنى.»
در پاسخ به استفتاي ديگري که از آيت الله فاضل لنکراني انجام شده هم ايشان گفته اند: «اگر کودک دختر شيرخواره باشد، با اين روشها به پدرخوانده محرم ميشود:
1ـ شير همسر انسان را بخورد، که در اين صورت دختر رضاعى مرد مى شود.
2ـ شير مادر مرد را بخورد، که در اين صورت خواهر رضاعى مرد مى شود.
3ـ شير خواهر مرد را بخورد، که دختر خواهر رضاعى مرد مى شود و يا شير دختر خواهر مرد را بخورد.
4ـ شير زن برادر مرد را بخورد، که دختر برادر رضاعى او مى شود و يا شير دختر برادر او را بخورد.
5ـ اگر شيرخوار نباشد يا اگر شيرخوار است، افراد مذکور وجود ندارند مى توان به وسيله صيغه نکاح موقت بين دختر و پدر مرد يا پدر بزرگ او محرميت ايجادکرد. که در اين صورت اين دختر، زن باباى مرد مى شود، ولى بايد توجه داشت که اگر دختر نابالغ باشد، نکاح مذکور بايد به اذن ولى شرعى او باشد. و در صورت نبودن ولى، بايد از مجتهد جامع الشرايط اذن گرفت. و در هرصورت نبايد صيغه محرميت براى دختربچه مفسده داشته باشد. بلکه رعايت مصلحت او لازم است. کما اينکه اگر دختر بالغ باشد اذن پدر يا جد پدرى به احتياط واجب معتبر است. و اگر کودک پسر و شيرخوار باشد، از راه هاى زير مى توان بين او و زن (مادر خوانده) ايجاد محرميت کرد:
1ـ شير همان زن را بخورد، که فرزند رضاعى او مى شود.
2ـ شير مادر زن را بخورد، که برادر رضاعى زن مى شود.
3- شير خواهر زن را بخورد، که پسر خواهر رضاعى زن مى شود يا شير دختر خواهر زن را بخورد.
4ـ شير زن برادر زن را بخورد، که پسر برادر رضاعى زن مى شود يا شير دختر برادرزن را بخورد.
... البته راه هاى ديگرى هم وجود دارد، که فعلا محل ذکر آنها نيست.
ماجرای حمایت دولت هند از یک دختر فراری!
انتخاب: یک دختر هندی که در یکسالگی به عقد پسری سه ساله در آمده بود،از خانه گریخت و خانواده او با حمایت دولت از این دختر مواجه شدند.
"ساکارا لاکسمی" وقتی به این عقد ظالمانه پی برد با مخالفتهای شدید خود نارضایتی اش را به خانواده اعلام کرد که با بی توجه ای آنها مواجه شد.
او با فرارش از خانه خود سوژه داغ رسانه ها شد،این اقدام او باعث شد که دولت نیز از او حمایت کند و عقد او را در 18 سالگی باطل اعلام کند.
پس از این ماجرا پسری 23 ساله به نام "ماهاندرا" به خواستگاری او که هم اکنون 19 سال دارد آمد و چند روز پیش زندگی مشترک خود را آغاز کردند.
ازدواج دختر بدون اجازه پدر ممکن است؟
مجله ایده آل: سریال زمانه اولین سؤالی را که در ذهن به وجود میآورد، این است که مگر میشود دختری بدون اجازه پدر ازدواج کند یا اصلا چنین عقدی درست هست؟ ما برای پیدا کردن جواب این سؤال سراغ رساله و استفتائات برخی مراجع عظام رفتیم.
عقد بدون اجازه پدر اعتبار شرعی دارد؟
آیتا... صافی گلپایگانی: به نظر اینجانب بنابر احتیاط واجب، نکاح دختر باکره بالغه باید با اذن پدر یا جد پدری باشد و اگر بدون اجازه عقد کرده باشند احتیاط آن است که مرد طلاق بدهد و بعد اگر با آن خانم ازدواج کند با اذن پدر یا جد باشد. البته اگر بدون اجازه عقد کرده باشند و پدر بعد از اطلاع با آن مخالفت نکند و رضایت بدهد همان عقد اول کافی است.
آیتا... مکارم شیرازی: دختر باید در صورت امکان به شکلى رضایت پدر را جلب کند، در غیر این صورت عقد آنها اشکال دارد و احتیاط واجب آن است که پسر باقیمانده مدت را ببخشد و از همدیگر جدا شوند و اگر عقد دائم بوده، او را طلاق دهد. توضیحالمسائل (المحشی الامام الخمینی)،ج2، ص 925
آیتا... سیستانی: دخترى كه به حدّ بلوغ رسيده و رشيده است، يعنى مصلحت خود را تشخيص مىدهد، اگر بخواهد شوهر كند ، چنانچه با كره باشد و متصدى امور زندگانى خويش نباشد، بايد از پدر، يا جدّ پدرى خود اجازه بگيرد، بلكه ـ بنابر احتياط واجب ـ اگر خود متصدى امور زندگانى خويش باشد نيز بايد اجازه بگيرد و اجازه مادر و برادر لازم نيست .( مسئله ۲۳۴۳)
کدام مراجع اذن پدر را ضروری میدانند؟
آیات عظام امام خمینی(ره)، شبیری زنجانی، تبریزی و نوری همدانی عقیده دارند اذن پدر در ازدواج دختر لازم است. آیتا... سیستانی هم پیرو همین نظر هستند اما در دختری که متصدی امور زندگی خودش باشد اذن پدر را بنا بر احتیاط واجب لازم میدانند نه به فتوا.
آیتا... مکارم شیرازی در توضیحالمسائل خود در این باره مینویسند: دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص میدهد چنانچه باکره باشد، احتیاط آن است که با اجازه پدر یا جد پدری ازدواج كند ولی اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و پدر مخالفت کند اجازه او شرط نیست. همچنین اگر به پدر یا جد پدری دسترسی نباشد و دختر هم احتیاج به شوهرکردن داشته باشد یا اینکه دختر قبلا شوهر کرده باشد که در این دو صورت نیز اجازه پدر و جد در ازدواج جدید لازم نیست.
کدام مراجع اجازه پدر را برای عقد دختر لازم نمیدانند؟
اما آخرین رویکرد مراجع به مسئله ازدواج، رویکردی است که ازدواج دختر رشیده و بالغ را بینیاز از اذن پدر میداند. مثل آیتا... اردبیلی که معتقدند اگر دختر باکرهاى که به حد بلوغ رسیده و رشیده است ـ یعنى مصلحت خود را تشخیص مىدهد ـ بتواند زندگانى خود را به نحو مستقل اداره کند و قدرت تصمیمگیرى صحیح در امور زندگى خود را داشته باشد و بیم آن که فریب بخورد در میان نباشد، چنانچه بخواهد ازدواج کند، احتیاجى به اجازه پدر یا جد پدرى خود ندارد و در غیر این صورت، بنابر احتیاط واجب باید از پدر یا جد پدرى خود اجازه بگیرد و اجازه مادر یا برادر لازم نیست. همچنین بنابر احتیاط واجب دخترى که باکره نیست نیز همین حکم را دارد.
بخشی از فتواهای آیتا... مکارم شیرازی
در ازدواج دختر در چه مواردی اجازه پدر لازم نیست؟
در صورتی که دختر قبلا شوهر کرده و شوهرش فوت کرده باشد یا از او طلاق گرفته باشد برای ازدواجهای بعدی اجازه پدر لازم نیست و همچنین در صورتی که خواستگار مناسبی برای دختر بیاید و پدر بدون دلیل موجه با آن مخالفت کند.
آیا دختری که پدر و جد پدریاش فوت شدهاند، میتواند بدون اذن خانواده ازدواج کند؟
درصورتی که به تصدیق بزرگترهای فامیل (از قبیل عمو یا دايی) خواستگار مورد نظر کفو و مناسب دختر باشد و دسترسی به پدر دختر نباشد، میتوانند با هم ازدواج کنند.
اگر پدر یا جد پدری به هر دلیلی غایب یا دردسترس نبود، چه کنیم؟
طبق فتواى علما در صورتى که پدر یا جد پدرى غایب باشد و دختر باکره احتیاج به شوهر داشته باشد، اجازه لازم نیست.
اجازه پدر برای ازدواج دختران از چه سنی لازم نیست؟
از سن 30 سال به بالا به شرط اینکه دختر، فرد هوشیاری باشد و بتواند تصمیم بگیرد و مصلحت خود را تشخیص دهد، اجازه پدر لازم نیست.