می توانید جذاب تر شوید اگر ...
مجله موفقیت: بعضی وقت ها آدم ها در یک نگاه عاشق می شوند، شاید به این خاطر که شما با تصویری که از زن یا مرد رویایی در ذهنشان دارند مطابقت دارید، یا شاید به خاطر خصوصیات ظاهری تان، یا به خاطر اینکه در شرایط خاصی شما را دیده اند، یا هر چیز دیگری. بعضی وقت ها هم یک روند نسبتا طولانی می گذرد تا کسی به شما علاقه مند شود. طرف مقابل شما هر طوری که عاشق شما شده باشد، شما می توانید عشق او نسبت به خودتان را از این هم سوزان تر کنید و برایش جذاب تر شوید.
جذابیت دو لایه دارد: لایه اول سطحی تر است و به خصوصیات ظاهری شما برمی گردد، و لایه دوم عمیق تر است و به رفتارها، طرز تفکر و درونیات شما مربوط می شود. شما برای اینکه جذاب تر شوید باید روی هر دو لایه کار کنید. لایه اول جذابیت تاثیر آنی تر و وسیع تری دارد، در حالی که لایه دوم تاثیر ماندگارتر و عمیق تری می گذارد. شما می توانید جذاب تر شوید اگر:
با اعتماد به نفس باشید
این مهمترین راز جذابیت در تمام دنیاست. برای اینکه با اعتماد به نفس باشید باید خودتان را قبول داشته باشید و برای اینکه خودتان را قبول داشته باشید باید آدم قابل قبولی باشید. اگر احساس می کنید زیاد خودتان را قبول ندارید نگاهی بیندازید و ببینید چرا این حس را دارید. اخلاق خوبی ندارید؟ تغییر خصوصیات اخلاقی کمی سخت است و وقت می برد اما ارزشش را دارد. اخلاق های بدتان را با کمک دیگران پیدا کنید و آنها را تغییر بدهید، یک تغییر کوچک مساوی است با یک تحول بزرگ در رابطه تان. هیکل خوی ندارید؟ اگر از تناسب اندامتان راضی نیستید، نزدیکترین باشگاه ورزشی محلتان چشم انتظار شماست.
یا حتی در خانه هم می توانید همت کنید و با تمرینات ورزشی مرتب به اندام ایده آل متناسب با وضعیت بدنی خودتان برسید. خود ورزش به تنهایی می تواند با تغییر هورمون ها و مواد شیمیایی بدنتان به شما اعتماد به نفس بدهد، حتی اگر به اندام ایده آلتان نرسید. یا شاید اصلا هیچ مشکلی ندارید فقط از نقاط قوت خودتان آگاه نیستید یا خودتان را نامنصفانه با دیگران مقایسه می کنید.
پس شاید لازم باشد دوستانتان را تغییر دهید و با آدم هایی بگردید که به شما اعتماد به نفس می دهند و دیگر این که دنبال ارزش هایی عمیق تر در وجود آدم ها هستند. همچنین می توانید تمام دستاوردهای زندگی و نقاط قوت شخصیتی تان را بنویسید و به دیوار اتاقتان بچسبانید. هر وقت هم چیز جدیدی یادتان آمد به آن اضافه کنید. از جمله های تاکیدی هم استفاده ببرید. با این کار در واقع دارید با ناخودآگاهتان حرف می زنید و مسیرهای عصبی تازه ای در مغزتان شکل می گیرد که به تدریج ذهنیت و رفتارتان را تغییر می دهد. خلاصه هر تغییری را لازم می دانید در خودتان ایجاد کنید تا خود را بیشتر قابل قبول بدانید.
سخاوت احساسی داشته باشید
هیچ کس از آدم هایی که برای ابراز احساسشان جانشان بالا می آید خوشش نمی آید و مطمئن باشید نامزد شما از اینکه مدام مجبور باشد شما را روانکاوی کندکه ببیند چی در دلتان هست که نمی گذارید بفهمد (یا اینکه مجبور باشد برای فهمیدن احساستان پیش فالگیرها برود!) کم کم فرسوده می شود. شاید آدم هایی که دور خودشان یک قلعه با دیوار بلند کشیده اند بعضی وقت ها جذاب و دست نیافتنی به نظر بیایند اما مطمئنا در یک رابطه صمیمانه دراز مدت واقعا خسته کننده می شوند. گاهی خوب است که برای غریبه ها اینطور باشید اما نه برای «او». نامزد شما دوست دارد از احساستان باخبر باشد. او اوست دارد بداند چقدر دوستش دارید. خسیس نباشید. احساسات از جمله چیزهایی است که هر چه بیشتر به دیگران بدهید نه تنها کم نمی شود بلکه بیشتر و بیشتر هم می شود. از ابراز احساستان به او نترسید. چه احساسات خوب و چه احساسات بد. صمیمیت با به اشتراک گذاشتن احساسات ایجاد می شود. اگر می خواهید احساستان را توی دلتان و برای خودتان نگه دارید اصلا چرا ازدواج می کنید؟ شما که نمی خواهید شبیه یک دیوار به نظر بیایید؛ پس بهتر است بگذارید شریک زندگیتان بداند توی دل شما چه می گذرد. آدم های عاشق پیشه جذابیت خودشان را دارند. البته اینها به این معنی نیست که با احساساتتان خفه اش کنید. اگر بیشتر اطرافیانتان به شما می گویند آدمی زیادی احساساتی هستید همه این جمله ها را برعکس بخوانید. همیشه یادتان باشد: اندازه نگه دار که اندازه نکوست.
راحت باشید
شما قرار است یک عمر با هم زندگی کنید. پس با او راحت باشید. سخت گیری ها، رسمی بازی ها، تعارفات و پنهان کاری ها را به تدریج با پیش رفتن رابطه کمتر کنید. البته جوان های امروزی با خواندن این حرف خنده شان می گیرد. اما اگر به روش سنتی ازدواج کرده باشید شاید مدت زیادی از آشنایی تان نگذشته بوده و زود نامزد شده اید، در این صورت بگذارید زمان کار خودش را بکند ولی شما هم بیکار ننشینید. کم کم به جای «شما شما» کردن می توانید او را با ضمیر مفرد خطاب کنید.
اولش کار سختی است اما تاثیر خیلی خوبی دارد: او عاشقتان می شود! بگذارید با شما راحت باشد و رودربایستی ها کم کم کنار برود. نه اینکه همان روز اول با پیژامه ای که تا گردنتان بالا کشیده اید جلوی تلویزیون دراز بکشید و تخمه بشکنید! اما از آن آدم ها هم نباشید که 24 ساعته با شلوار جین و موهای شینیون شده به سر می برد و طرف مقابل هم مجبور می شود همین کار را بکند. با هم مشکلاتتان را در میان بگذارید، حرف دلتان را بزنید، او را وارد زندگی خصوصی تان بکنید و بگذارید راحتی و آسایش یک دوستی صمیمانه بین شما شکل بگیرد اما رعایت ادب و احترام متقابل را همیشه – تا آخر عمرتان – بالاترین اولویت در نظر بگیرید.
خیال پرداز باشید
هیچ چیز به اندازه همراهی با یک آدم خیال پرداز و امیدوار به آینده به آدم روحیه نمی دهد. زیادی عاق و واقع گرا بودن اصلا جذاب نیست؛ چنین فردی اینطور به نظر می رسد که زندگی خشک و بی هیجانی داشته باشد و آنقدر در واقعیت ها غرق شود که سهم رویاپردازی و انگیزه برای رسیدن به آینده بهتر را در زندگی اش نادیده بگیرد. خیلی خوب است که منطقی باشید و واقعیت ها را نادیده نگیرید اما کمی خیال پردازی و دیدن یک آینده روشن هم نمک زندگی ست.
اینطوری هم جذابتر می شوید و هم زندگی خیلی بهتری خواهید داشت. مثلا در مورد اینکه چندتا بچه می خواهید داشته باشید، اسم بچه هایتان را چی بگذارید، چطوری تربیتشان کنید، چه لباس هایی برایشان بخرید، با هم کجاها بروید، یا اینکه در دوران سالمندی تان دوست دارید یک کلبه زیبا در ساحل دریا یا یک جزیره داشته باشید که شب ها با صدای امواج آب به خواب بروید و صبح ها با صدای مرغان دریایی از خواب بیدار شوید ... می بینید؟ حتی همین قدرش هم کلی حالتان را خوب کرد! خیال پردازی های شیرین باعث می شود میزان آندروفین تان بالا برود و بودنتان در کنار هم شیرین تر شود. نتیجه اینکه او عاشقتان می شود. شاید خیلی از ما هیچ وقت به آرزوهای بزرگمان نرسیم اما داشتن این خیال ها هم حالمان را بهتر می کند و هم به ما انگیزه می دهد که در زندگیمان تلاش کنیم و به جاهای بالاتر برسیم. رویاهای شما و نامزدتان چیست؟
خوش تیپ باشید
شما از دیدن آدم خوش تیپ و موقر بیشتر خوشتان می آید یا آدم بدتیپ و آویزان؟ خب نامزدتان هم همینطور است. پس شیک باشید. لباس و آراستگی ظاهر شما ویترینی است که خودتان را در آن می گذارید تا به دیگران نشان دهید. پس بهترین و برازنده ترین ویترین را برای خودتان انتخاب کنید. دنبال مد نباشید. در این مورد سلیقه ها مختلف است؛ تیپی را انتخاب کنید که برازنده خودتان و طبق سلیقه خودتان است (مگر اینکه آدم کج سلیقه ای باشید!).
اگر هیچ سررشته ای در این زمینه ها ندارید از دوستان و آشنایان استفاده کنید. یا مدلی برای خودتان انتخاب کنید که از او الگو بگیرید. می توانید از اطرافیانتان آدم های خوش تیپ را پیدا کنید و ببینید چه کار می کنند که این قدر برازنده اند. شیک بودن به هیچ وجه به معنای زیاد خرج کردن نیست. اتفاقا خیلی از ما که خیلی هم به ظاهرمان اهمیت می دهیم و خیلی هم خرج می کنیم آخر کار زشت ترین تیپ را پیدا می کنیم، چون اصلا نمی دانیم چی به چی می آید و از آن مهمتر اینکه چی به ما می آید.
برای این کار فقط نیاز به کمی هوش و سلیقه دارید. گاهی یک شال گردن سیاه و ارزان می تواند ظاهر شما را دگرگون کند. البته شیک بودن فقط لباس نیست، مدل مویتان هم مهم است، همچنین کفش و کیفتان، زیبایی اندامتان، رفتار و طرز برخوردتان، چهره تان و از همه مهمتر، لبخندتان! خوش تیپ باشید، و در کنارش خوشرو هم باشید. یک خانم یا آقای به تمام معنا باشید.
از او تعریف کنید
چقدر باید به شما گفت که از نامزدتان تعریف کنید؟ زیاد شنیده اید، اما خیلی وقت ها گوش نداده اید. به خاطر همین باز هم می گویم، تعریف کردن از او معجزه می کند! می توانید جلوی خودش از او تعریف کنید: «چقدر این لباس به تو میاد، چقدر کار خوبی کردی که زنگ زدی، چقدر غذات خوشمزه شده» و یا حتی «چقدر با اینکه جوک بی مزه ای بود باحال تعریفش کردی!» اگر از آن افکار عصر حجری دارید و فکر می کنید نامزدتان با تعریف شما لوس می شود، اولا که خب لوس بشود چه اشکالی دارد، و ثانیا، حداقل پشت سرش تعریف کنید که لوس هم نشود! اگر از کسی بشنوید که نامزدتان از شما پیشش تعریف کرده، حتی یک مورد جزیی، چه حالی می شوید؟ مسابقه بگذارید و دنبال بهانه ای باشید که از نامزدتان تعریف کنید. ببینید چه می شود. زندگیتان از این رو به آن رو می شود.
آینه او باشید
این یک تکنیک فوق العاده است. به خاطر همین آن را آخر از همه گفتم تا بیشتر یادتان بماند: آینه نامزدتان باشید تا توی ناخودآگاهش نفوذ کنید. ما آدم ها یک رازی داریم که شاید خیلی ها ندانند: ما از افرادی که مثل خودمان هستند خیلی خوشمان می آید. مثلا موقعی که پرانرژی و پر سروصدا هستیم دوست داریم همه همینطور باشند و از مصاحبت با کسی که توی خودش است زیاد لذت نمی بریم. و برعکس.
این دست خودمان نیست، دست ناخودآگاهمان است. خب، کاری که باید بکنید این است که بعضی حرکاتش را تقلید کنید، مثلا وقتی با هم چای می خورید استکانتان را همزمان با او بردارید، یا وقتی با هم حرف می زنید و او می خندد شما هم بخندید و ... مرتب ادایش را درنیاورید، چون این کار نتیجه عکس می دهد، و تازه ممکن است او فکر کند تازگی ها کمی شیرین می زنید! در این مورد باید خیلی دقیق و ظریف باشید. می دانم کمی عجیب به نظر می رسد اما واقعیت دارد و در تحقیقات ثابت شده است.
روش برای پرورش بهتر گل رز
همیشه بالاتر از برگ های سالم و کامل را ببرید. این قسمت ها جاهایی هستند که هورمون ها متراکم شده اند، بنابراین گیاه می تواند از این قسمت سریعتر جوانه و گل بدهد.
در بهار و پائیز با کمپوست یا کود پوسیده برای رزها لاشبرگ تهیه کنید. در تابستان آنها را با پتاس و منیزیم تغذیه کنید تا گل های بهتری بدهند. با آبیاری منظم و گرفتن آب شیلنگ یا آبپاش به سوی قاعده گیاه، از تشکیل شدن سفیدک بر روی شاخ و برگ گیاه جلوگیری کنید.
تهیه تکیه گاه
رزهای بوته ای قدیمی را با قرار دادن تیرک هایی به دور گیاه و بستن ساقه ها به تیرک ها، حمایت کنید. رزهای رونده و فشرده را با بستن آنها به تیرک های آلاچیق، ستون های عمودی یا ستون های هرمی، حمایت کنید. رزهای معمولی هم به تکیه گاه نیاز دارند. ساقه اصلی آنها را با قرار دادن تیرک در کنارشان و بستن آنها به تیرک محکم کنید.
گونه های مقاوم به بیماری رزها را انتخاب کنید تا از بیماری هایی همچون خال سیاه، سفیدک و پوسیدگی در تابستان های گرم و مرطوب پیشگیری شود، حتی گونه های مقاوم به بیماری هم ممکن است بیمار شوند. برگ های افتاده رز ها را جمع کنید و از گیاه دور کنید تا ریسک عفونت مجدد کاهش یابد و در صورت لزوم از قارچ کش استفاده کنید.
قبل از آنکه مسحور عکس زیبایی از یک رز شوید، فکر کنید که کدام رز برای باغچه شما مناسب است. گونه های قدیمی به ندرت در کل تابستان گل می دهند، در حالیکه گونه های جدید در کل تابستان گل دارند.
چرخ گوشت و 15 نکته برای کدبانوها
- برای افزایش طول عمر چرخگوشت از برشهای کوچک گوشت استفاده کنید. برشهای بزرگ علاوه بر اینکه با فشار وارد محفظه چرخگوشت میشوند، باعث میشوند فشار زیادی به موتور دستگاه وارد شود.
- هرگز برای خرد کردن سبزیجات از چرخگوشت استفاده نکنید. آب موجود در سبزیها ممکن است به موتور دستگاه نفوذ کرده و موجب خرابی آن شود.
- بعد از هر بار استفاده از چرخ گوشت محفظه و تیغههای داخلی آن را به خوبی پاک کنید و اجازه ندهید کوچکترین ذرهای از گوشت یا چربی درون محفظه دستگاه باقی بماند.
- هنگام خرید چرخ گوشت دقت کنید تیغهها و صفحات برش درون دستگاه ضدزنگ باشد. ضد زنگ بودن این قطعات مانع از زنگ زدن و فرسودگی آنها بعد از شستوشوهای مکرر میشود.
- یکی از مهمترین ویژگیهای چرخگوشت قدرت موتور و سیستم چرخش معکوس آن است. هنگام انتخاب چرخگوشت به میزان قدرت و توان موتور آن توجه کنید.
- برای مدت زمان طولانی از دستگاه چرخگوشت استفاده نکنید. موتور چرخگوشتهای خانگی قدرت چرخگوشتهای صنعتی را ندارند و در صورتی که برای مدت طولانی بیشتر از 15 دقیقه از آنها استفاده کنید عمر دستگاه کم ميشود.
- هنگام چرخکردن گوشت، پیاز به آن اضافه نکنید. اضافه کردن پیاز ممکن است موجب خرابی موتور شود چون امکان نفوذ آب پیاز به دستگاه وجود دارد.
- هر 3ماه یکبار برای تیز کردن تیغه دستگاه اقدام کنید، در ضمن اگر تصمیم دارید مقدار زیادی گوشت را چرخ کنید، باید هر دقیقه یک بار به دستگاه استراحت کوتاهی بدهید.
- همیشه هنگام چرخ کردن گوشت، گوشتکوب چرخ را درون محفظه استوانهای قرار دهید تا از وقوع حادثه پیشبینی نشده پیشگیری کنید.
- اگر قصد خرید چرخگوشت تازهای را دارید بعد از آنکه از قدرت موتور آن مطمئن شدید به تعداد قطعات آن توجه کنید. چرخگوشتهایی را انتخاب کنید که تمیز کردن و شستوشوی آنها ساده و آسان باشد.
- تیز بودن تیغههای چرخگوشت اهمیت زیادی دارد. اگر تیغه از آلیاژ نامناسب باشد و به اندازه کافی تیز نباشد موجب له شدن گوشت شما هنگام چرخ کردن میشود.
- در صورتی که قصد دارید چرخگوشتتان را روی کابینت بگذارید هنگام خرید به ارتفاع آن توجه کنید.
- هرگز چرخگوشت را بدون گوشت روشن نگذارید. این کار موجب میشود تا دور موتور دستگاه بالا برود و موجب افزایش گرما و فرسودگی قطعات موتور شود.
- در صورتی که بیش از 6 ماه از چرخگوشتتان استفاده کردهاید و تیغه آن کند شده، برای تیز کردن تیغه خودتان اقدام نکنید. حتما از فردی که مهارت دارد کمک بخواهید. سائیده شدن لبه تیغهها به اشتباه موجب خرابی آن میشود.
- سعی کنید از گوشتی استفاده کنید که بدون رگ و پیه باشد، چون رگ و پیه گوشت به تیغههای دستگاه گیر میکند و مانع چرخش تیغه و درنهایت وارد آمدن فشار به دستگاه میشود .همچنين هر بار قبل از استفاده از چرخگوشت درون محفظه آن را بررسی کنید تا احیانا جانور کوچکی به درون محفظه وارد نشده باشد.
آيا عشق و عاشقي با ازدواج از بين ميرود؟
مجله ایده آل: حالا ديگر وقتش است. اصلا شايد دير هم شده باشد. عاشق شدن را نميگويم. آن خودش دير يا زود اتفاق ميافتد. منظورم واكاوي عشقهاي گذشته و حال و احتمالا آينده است. اصلا با كدام تعريف اينقدر مطمئنيد كه عاشق هستيد و عشقتان اگر اولي در دنيا نباشد بعد از ليلي و مجنون و شيرين و فرهاد مقام سوم را ميتواند بگيرد؟ لطفا برای چند دقیقه بيخيال باورهاي خودتان شويد، ببينيد كارشناسان چه ميگويند؟ اصلا عشق واقعي چيست و چند درصد از آدمهايي كه ادعاي عاشقي ميكنند واقعا عاشق هستند؟
نقطه پايان عشق کجاست؟
جسم ما گرايشهايي دارد كه اسمش ميل است. مثلا من به اين شيريني ميل دارم و اين يك گرايش يكسويه محدود است. ميگويم يكسويه چون من به شيريني ميل دارم ولي شيريني به من ميلي ندارد و ميگويم محدود چون گرايش من هم تا زماني است كه شيريني را نخورده باشم. وقتي بخورم و سير شوم ديگر ميلي به آن ندارم. همين گرايش يكسويه ميتواند نامحدود باشد. مثلا من گلها را دوست دارم ولي معلوم نيست گل من را ميخواهد يا نه. اين ميشود حب يا دوست داشتن چون نامحدود است ولي يك طرفه. علاقه يك خانم به طلا و جواهر هم مشابه همين است، محدوديت ندارد و مثل ميل به غذا و شيريني نيست كه از آن سير شود ولي يك طرفه است. حالت سوم ميشود گرايش دو سويه محدود؛ يعني دو نفر همديگر را دوست دارند ولي اين دوست داشتن محدود است و بالاخره يك جايي تمام ميشود. به اين دوست داشتن ميگويند شوق. بيشتر احساساتي كه ما از آن به عنوان عشق ياد ميكنيم در واقع شوق است. يعني اشتياق شديدي كه تمام ميشود. حتي عشقهاي تاريخی هم بيشترش شوق بوده ولي چون به هم نرسيدهاند، تمام نشده. مطالعات نشان ميدهد نقطه پايان اين شوقهاي به ظاهر بيپايان نقطه به هم رسيدن است. يعني 2نفر همديگر را در حد مرگ دوست دارند ولي به محض اينكه به هم ميرسند اين علاقه شروع به كم شدن ميكند. همين است كه خيلي از جواناني كه عاشقانه همديگر را دوست دارند و زمين و زمان را به هم ميريزند تا با هم ازدواج كنند از همان ماه عسل اختلافهايشان شروع ميشود و زندگيشان دوامي ندارد. در واقع آنها هيچ وقت عاشق هم نبودهاند و فقط اشتياق شديدي نسبت به هم داشتهاند كه به اشتباه نامش را عشق گذاشتهاند و به بيراهه رفتهاند. در واقع شوق همان هوس است.
يعني همه عشقها روزي از بين ميرود؟
اما حالت چهارمي هم وجود دارد؛ يعني خواستن دو طرفه نامحدود. اين نوع خواستن يك خواستن بي حد و مرز است كه برتر و متعاليتر از همه خواستنهاي ديگر است و ميشود نام عشق بر آن نهاد. حالت زميني اين نوع دوست داشتن عشق ميان مادر و فرزند است؛ رابطهاي نامحدود و دوطرفه. هر كدام از ما در زندگي يك وضعيت موجود داريم و يك وضعيت مطلوب. من موجود چگونه بايد به من مطلوب تبديل شوم؟ مسيري كه مرا به حالت مطلوب هدايت ميكند عشق است ولي آيا عشق به تنهايي ميتواند؟ اينجاست كه پاي عقل به ميان ميآيد. عقل به ما تاكتيك ميدهد. روش ميدهد كه چطور به پشتوانه عشق به وضعيت مطلوب برسيم. عقل به ما نشان ميدهد وقتي دچار هيجان عشق هستيم چطور اشتباه نكنيم و در بهترين مسير قدم بگذاريم.
چطور مطمئن شويم احساسي که به يک نفر داريم همان عشق است؟
عشق از دوست داشتن مجزاست ولي گاهي به دليل شباهتهايي كه با هم دارند اشتباه گرفته ميشوند وگرنه هركدام از اينها يك مقوله جداست. اگر بخواهيم با مفاهيم آكادميك صحبت كنيم، دوست داشتن همان چيزي است كه در عربي ميگويند «حُب» و از جنس عالم دوم است ولي عشق از جنس عالم چهارم است. از اين تعاريف متوجه ميشويم عشق و دوست داشتن به اندازه دو دنيا با هم تفاوت دارند و اين تفاوت كمي نيست. حتما ميپرسيد منظور از 4 عالم چيست؟ اين عالمها مقوله پيچيدهاي دارند ولي در يك تعريف ساده بايد بگويم اين چهار عالم عبارتند از: اول، طبيعت كه همين جهان ملموس است. دوم، فطرت كه عالم معناست. سوم، طينت كه ميگويند تركيب عالم اول و دوم است و چهارم، حيرت يعني همان عالمي كه پيامبر(ص) در معراج ديد و متحير شد و گفت: «خدايا تو را آنقدر كه بايد نشناختم.» بعضيها معتقدند بالاترين درجه دوست داشتن عشق نام دارد. يكي از حكما هم عشق را مستي عقل معرفي كرده است. در حقيقت عشق يك مقدمه دارد به نام شناخت و معرفت و يك موخره به نام ايثار و فداكاري. اگر كسي را با معرفت آنقدر دوست داشته باشيد كه برايش ازخودگذشتگي كنيد، عاشقش هستيد.
سن عاشقي در مردان چند سال است؟
هر چيزي يك سني دارد؛ مثل سن بلوغ. بچهاي كه خيلي عقلش ميرسد ولي هنوز به سن بلوغ نرسيده بالغ نيست يا برعكس، كسي كه به سن بلوغ رسيده ولي آثار بلوغ در او وجود ندارد هم بالغ نيست. در اين جهان همه چيز تابع زمان و مكان است. هر چيزي بايد بر روال طبيعت بگردد. از 9 ماه ماندن بچه در رحم مادر تا كشيدن 4 درد زايمان كه باعث جفت شدن جمجمه بچه ميشود همه چيز در طبيعت قانون دارد. در عاشق شدن هم سن مهم است. يك نوجوان اگر احساس ميكند عاشق شده است هنوز بلوغ عقلياش كامل نشده و نميتواند براي آينده برنامهريزي كند. اگر بخواهم از ديد علمي بگويم عقل مردها تا 40 سالگي كامل نميشود. اصلا همين است كه ميگويند دوران چلچلي! همين است كه باعث میشود هرقدر هم طرفين به عشقشان مطمئن باشند باز نياز به مشاوره دارند و نبايد بيگدار به آب بزنند.
تا کي براي عاشق شدن فرصت داريم؟
در تكامل سني انسانها يك تقسيمبندي جالب وجود دارد؛ ميگويند اگر كسي بخواهد زيبا شود تا 20سالگي ميشود، اگر بخواهد قهرمان شود تا 30 سالگي میشود، اگر بخواهد عاقل شود تا 40 سالگي ميشود و اگر بخواهد عارف شود تا 60 سالگي ميشود. به اصطلاح ميگويند اگر تا اين سن شد، شد و اگر نشد ديگر فايده ندارد. البته اين بيشتر درباره مردان صدق ميكند و زنان تكامل سريعتري دارند. با اينكه در داستانها ميگويند خورشيد خانم ولي در واقع رفتار زنها شبيه ماه است. تقويمشان هم تقويم قمري است. زن و مرد مساوي نيستند، معادلند و زنان هم در خلقت و هم در رفتار اجتماعي برتر از مردان هستند. زن براي مادر شدن آفريده شده و مرد براي پدر شدن. زن بايد زن باشد و مرد بايد مرد باشد. يعني زن نياز به زنانگي دارد و مرد، مردانگي. زنانگي يعني ايجاد آرامش و مردانگي يعني ايجاد آسايش. زن بايد مثل گل باشد و مثل گل با او رفتار شود و مرد بايد مثل درخت باشد و مثل درخت با او رفتار شود. اگر اين چنين باشد عشق دوام ميآورد و زندگي به وضعيت مطلوب ميرسد.
چرا داغترين ازدواجها بعد از ازدواج سرد ميشود؟
به نظر من مشاوره قبل از ازدواج يك ضرورت است. همه زوجها بايد قبل از ازدواج به مشاور مراجعه كنند تا بتوانند مشكلات احتمالي آينده را پيشبيني كنند. فرض كنيد دختر و پسر جواني بسيار به هم علاقه دارند ولي چه تضميني وجود دارد كه دخترخانم در آينده مادر خوبي باشد يا آقاپسر از عهده نقش پدري برآيد؟ از كجا معلوم وقتي با هم زير يك سقف قرار ميگيرند هزار و يك اختلافنظر نداشته باشند؟ همه اينها در مشاوره قبل از ازدواج مشخص ميشود. ما در اين جلسات تستهايي از هر دو نفر ميگيريم كه پاسخ خيلي از پرسشها را مشخص ميكند. اين همان مكانيسم عقل است كه كنار عشق قرار ميگيرد. يعني دو نفر كه احساس ميكنند عاشق هم هستند با يك روش عقلاني به اين نتيجه ميرسند كه آيا ازدواجشان به صلاح است يا نه؟ اگر بخواهم يك مثال ساده بزنم، ميگويم عشق شبيه يك جواهر گرانبهاست و عقل حلقهاي فلزي كه ركاب اين جواهر گرانبها ميشود. اگر اين حلقه باشد،ميتواني جواهرت را دستت كني و هميشه همراهت باشد ولي نميتواني يك جواهر گرانبها را تا ابد بدون هيچ محافظي توي مشتت نگه داري، شك نداشته باش كه بالاخره گم خواهد شد. همين است كه گاهي عشقهاي آتشين ناگهان خاموش ميشود. در حقيقت نگين باارزش آنها گم شده است.
چرا بعضي از عشقها تبديل به نفرت ميشود؟
ازدواج نياز به استطاعت دارد. همانطور كه وقتي كسي به حج ميرود بايد استطاعت داشته باشد در ازدواج هم استطاعت لازم است. البته اين استطاعت فقط توان مالي نيست. استطاعت بايد در عقل، در مسئوليتپذيري، در تعهدپذيري و خيلي چيزهاي ديگر باشد. كسي كه استطاعت ندارد و ميخواهد همه چيز را موكول به آينده كند نبايد به خيال خودش عاشق شود و درگيري عاطفي ايجاد كند. هيچ فاجعهاي از اول فاجعه نبوده. شرايط و اشتباهها به سوي فاجعه شدن هدايتش كرده است. وقتي يكي جا ميزند طرف دوم دو راه دارد؛ يا خودش را منهدم ميكند و دچار افسردگي ميشود يا دست به اقدامات خشونتبار ميزند و براي نابودي طرف مقابل تلاش ميكند. سد كه بشكند همه چيز را با خودش نابود ميكند.
آيا عشق مرد و زن تعدد ميپذيرد؟
عشق ممنوع يعني واژهپردازيهاي بيخودي. يعني چيزي كه اصل عشق نيست. يك هوس زودگذر است كه تمام ميشود اما در مسير خودش زندگي افراد را نابود ميكند. عشق بايد منطق داشته باشد. اصلا عشق يعني احساسي از جنس خدا. چيزي كه از جنس شيطان باشد نميشود نام عشق برآن گذاشت و بيشك هوس است. كسي كه دچار اين اشتياق غلط ميشود بايد پيش از آنكه گره روي گره بزند به مشاور مراجعه كند و راهنمايي بخواهد. يك نكته مهم ديگر اين است كه عشق در هيچ شرايطي تعدد نميپذيرد. در يك دل امكان ندارد محبت دو نفر بگنجد. منظورم عشق ميان زن و مرد است. ممكن است هوس كني 01 نوع غذا را با هم بخوري ولي حتما بعدش دلدرد ميگیري. لازمه عشق وفاداري است. نبايد اجازه بدهيم سريالهاي بيسر و ته ماهوارهاي با رواج عشقهاي به اصطلاح ممنوع كانون خانوادهها را به خطر بيندازند. بیشتر از اينها كاملا هدفمند پيش ميروند. در خيلي از كشورها بعد از پخش هر فيلم تحليلگر اجتماعي ميآيد و درباره موضوع فيلم حرف ميزند. ما هم به چنين كارشناسيهايي نياز داريم.
کدام بیمه عمر مناسب تر است؟
هفت صبح: هر کس با توجه به سن، میزان درآمد و وضعیت مالی خود می تواند نوعی از بیمه های عمر را خریداری کند. به عنوان مثال افرادی که قصد تشکیل خانواده دارند، به بیمه نامه های عمر نیازمندند.
اگر افراد در سنین جوانی اقدام به خرید این بیمه نامه ها کنند، حق بیمه شان کمتر از زمان کهولت و پیری خواهد بود. خانواده هایی که دارای افراد وابسته به خود هستند، حتما نیازمند بیمه های عمر هستند. این بیمه نامه نه تنها برای زوجی که خارج از منزل کار می کنند بلکه برای آنهایی که در منزل مشغول هستندن نیز کاربرد دارد.
بودجه بندی برای خانواده، نگهداری فرزندان و ... می تواند باعث بروز مشکلات مالی شود که بیمه های عمر در این شرایط راه نجات خانواده را فراهم می آورند. اما شما قبل از خرید باید انتخاب کنید که چه نوع بیمه عمری بیشتر به کارتان می آید. بیمه های عمر را می توان در سه نوع کلی دسته بندی کرد که هر کدام شرایط خاص خود را دارد.
بیمه عمر ساده زمانی
یکی از ساده ترین انواع این بیمه نامه «بیمه عمر ساده زمانی» است. این بیمه نامه با فوت بیمه گذار مستقیم در ارتباط است، بیمه شده برای مدت معینی که در بیمه نامه مشخص است زیرا پوشش قرار می گیرد و چنانچه در مدت بیمه نامه فوت کند مبلغ معینی (سرمایه بیمه نامه) به وارث های قانونی که در بیمه نامه مشخص شده است، پرداخت می شود.
هر چند این نوع بیمه نامه در مقایسه با دیگر بیمه های عمر و زندگی خیلی ابتدایی به نظر می رسد اما هنوز هم طرفدارانی دارد. بر اساس آمار حدود 25 درصد بیمه نامه های عمر فروخته شده در کشور از این نوع بوده است.
طرفداران: این بیمه نامه برای افرادی که نان آور خانواده هستند و احساس می کنند که بدون وجود آنان گذراندن زندگی برای خانواده شان سخت است، به دلیل دریافت وامیا سایر بدهی ها نگرانی دارند، و به خصوص برای قشری که بیمه های با حداقل پوشش و با کمترین هزینه را جست و جو می کنند و یا صاحب مشاغل پرمخاطره هستند، گزینه مناسبی است.
انواع: این بیمه نامه به دو صورت بیمه عمر ساده زمانی انفرادی و گروهی قابل ارائه است در بیمه نامه انفرادی مشتریان می توانند سرمایه بیمه را به صورت ثابت و یا افزایشی تعیین کنند. هر کس می تواند صرفا برای خودش و یا برای اعضای خانواده اش این بیمه نامه را تهیه کند. بیمه نامه ساده گروهی هم برای شرکت ها و موسسات طراحی شده است. برای شرکت و موسسات حقوقی که خواستار تحت پوشش قرار دادن کارمندان خود هستند. این بیمه نامه انتخاب مناسبی است.
حق بیمه آن با توجه به میانگین سنی کارمندان تعیین می شود و مدت بیمه نامهسالانه است و به دو صورت با سرمایه ثابت و همچنین ضریبی از حقوق ارائه می شود. البته برای اینکه شرکت یا موسسه ای بتوانداز این بیمه نامه استفاده کند باید حداقل تعداد بیمه شدگان 30 نفر باشد و حداکثر سن هر کدام از آنان تا 70 سال باشد.
نکته: بیمه عمر از جمله بیمه نامه هایی است که هر شرکتی بنا بر نوع ریسک سنجی خود آن را با شرایط و تعرفه مشخص ارائه می کند. کسانی که می خواهند این نوع بیمه نامه را خریداری کنند بهتر است قبل از خرید آن با یک مشاور بیمه ایمجرب مشورت کنند و یا حداقل از چند شرکت مختلف استعلام بگیرند.
نکات مثبت: امکان خرید بیمه نامه با حق بیمه کم
نکات منفی: امکان بهره مندی از مزایا فقط بعد از فوت
بیمه تمام عمر
اما اگر کسی بخواهد صاحب یک بیمه نامه عمر کامل باشد و از تمام مزایای آن استفاده کند باید بیمه تمام عمر بخرد. البته به نسبت بیمه ساده زمانی باید حدود 50 درصد بیشتر حق بیمه بپردازد. در این بیمه نامه، شرکت بیمه متعهد می شود در صورت فوت بیمه گذار در هر زمانی که از بیمه نامه سپری شده باشد سرمایه مندرج در بیمه نامه را به استفاده کنندگان یا وارث های قانونی بپردازد، مدت این بیمه نامه نامحدود است، بیمه گر در مقابل دریافت حق بیمه، به طور مادام العمر متعهد می شود که هر زمان و به هر علت بیمه شده فوت کند به تعهدات خود عمل کند. بیمه تمام عمر شامل انواع یا پوشش های اضافی است که بهتر است هنگام خرید به آن توجه داشته باشید.
بیمه عمر مانده بدهکار: در این نوع از بیمه تمام عمر، سرمایه بیمه نامه با گذشت زمان کاهش می یابد. این بیمه امروزه کاربرد زیادی دارد چرا که بسیاری از بانک ها و موسسات اعتباری به افراد متقاضی وام و تسهیلات مالی پرداخت می کنند و وام گیرندگان چنانچه فوت کنند، خانواده آنها در بسیاری از موارد قادر به پرداخت اقساط وام نخواهند بود و ممکن است بانک یا موسسه وام دهنده از وثیقه ارائه شده است نسبت به طلب خود استفاده کند. خانواده وام گیرنده تحت فشار قرار خواهد گرفت برای حل این مشکل فرد وام گیرنده می تواند این بیمه را تهیه و چنانچه در طول مدت بازپرداخت اقساط وام فوت کند، مانده اقساط وام توسط شرکت بیمه به بانک پرداخت خواهد شد. خانواده این افراد با مشکل بازپرداخت اقساط باقیمانده روبرو نخواهند بود. این نوع بیمه به صورت گروهی نیز قابل ارائه بوده و موسسات مالی می توانند کلیه وام گیرندگان خود را تحت پوشش قرار دهند.
آتیه فرزندان: یکی از پوشش های اضافی در قالب این بیمه نامه مخصوص افرادی است که دارای فرزندان صغیر و نگران وضعیت معیشتی آنان پس از فوت خود هستند. به موجب این بیمه نامه، بیمه گر متعهد می شود پس از فوت شخص بیمه شده، مبلغ معینی مستمری ماهانه به فرزندان او پرداخت کند. این مستمری تا زمانی که کوچکترین فرزند او به سن 18 سالگی برسد طبق مفاد قرارداد بیمه، پرداخت می شود.
طرفداران: میانگین سنی طرفداران این بیمه نامه حدود 50 سال است. این بیمه نامه برای کسانی که بالای 35 سال سن دارند و در ماه حداقل بالای 700 هزار تومان درآمد دارند، مناسب است.
نکات مثبت: امکان استفاده از مزایا در زمان حیات
نکات منفی: حق بیمه بالا و نبود امکان انعطاف در پرداخت آن
بیمه عمر مختلط
اگر کسی بخواهد کامل ترین نوع بیمه عمر را در ایران خریداری کند فعلا انتخاب دیگری جز بیمه عمر مختلط ندارد. در این بیمه نامه چنانچه بیمه شده در خلال مدت بیمه فوت کند در صورتی که حق بیمه ها کامل پرداخت شده باشد سرمایه مندرج در بیمه نامه به اضافه سرمایه ای که از محل مشارکت در منافع ایجاد شده به استفاده کنندگان یا وراث قانونی پرداخت می شود و چنانچه بیمه شده تا پایان مدت بیمه نامه در قید حیات باشد، سرمایه بیمه نامه به علاوه سرمایه ایجاد شده از محل مشارکت در منافع به بیمه شده پرداخت خواهد شد.
در صورتی که بیمه گذار در طول مدت بیمه فوت کند و یا تا پایان مدت بیمه در قید حیات باشد شرکت بیمه سرمایه بیمه نامه را به استفاده کنندگان بیمه نامه پرداخت خواهد کرد. علاوه بر آن کسانی که به فکر دست و پا کردن یک مستمری مادام العمر برای خود هستند که بتوانند کم و کاستی های حقوق بازنشستگی شان را با استفاده از آن جبران کنند باید به سراغ این نوع بیمه نامه بروند. از میان قشرهایی که باید بیمه عمر بخرند کارمندانی که فرزند ندارند و کسانی که پایه حقوقشان در حال حاضر کم است در اولویت هستند.
سرمایه گذاری: این بیمه نامه در اصل هم خرید بیمه است و هم به نوعی به پس انداز کردن پول های شما کمک می کند. برخی شرکت ها این بیمه نامه را با نام بیمه عمر پس انداز هم می فروشند.
پس انداز: اما شما باید حواستان باشد که بین پس انداز و سرمایه گذاری فرق وجود دارد. در واقع کسانی که بیمه عمر مختلط می خرند هم پول های شان را پس انداز کرده اند که طبق قرارداد با اصل سود آن به بازماندگان و یا خود فرد پس از پایان بیمه نامه پرداخت می شود اما در کنار آن خرید این بیمه نوعی سرمایه گذاری است که شرکت بیمه باید شما را در جریان نحوه سرمایه گذاری سپرده شما قرار دهد و در هر دوره سودهای ناشی از این سرمایه گذاری را به اندوخته تان اضافه کند.
در صورتی که 50 درصد از حق بیمه را پرداخت کرده باشید می توانید درخواست وام ارزان قیمت هم داشته باشید. شرکت بیمه باید این امکانات را برای شما فراهم کند. حق بیمه پرداختی و در همه انواع بیمه نامه بر اساس جدول زمانی تعیین و بسته به نوع بیمه نامه، سن بیمه شده و تعداد نفرات در گروه متغیر است. خرید بیمه عمر مختلط برای کسانی که می توانند در ماه حداقل 300 هزار تومان پس انداز داشته باشند و یا اینکه پولی دارندن که می توانند آن را به مدت طولانی سپرده گذاری کنند، مناسب است.
نکات مثبت: امکان بهره مندی از سود مناسب
نکات منفی: نیاز به داشتن پشتوانه مالی نسبتا زیاد
آیا والدین باید برای ازدواج فرزندان تصمیم بگیرند؟
مجله ایده آل: در زندگی هر کدام از ما، والدینمان نقش مهمی دارند اما گاهی دخالتهای نابجای آنها میتواند آسیبهای فراوانی داشته باشد به خصوص در مرحله انتخاب همسر، وقتی مخالفتهای آنها آنقدر زیاد باشد که امکان تصمیمگیری را از ما بگیرد. اما در این مواقع چه باید کرد؟معمولا چه قبل از ازدواج، چه بعد از ازدواج حضور والدین و همیاری و کمکشان میتواند مفید و موثر باشد و ما این امر را کتمان نمیکنیم و چه بسا در ابتدای زندگی زناشویی کمکهای مالی آنها، راهنماییهایشان و همچنين دلگرمی آنها کمک فراوانی به زوجها كرده و مسیری را برای آنها مهیا ميکند تا آجرهای زندگی آنها تا به آخر درست و صاف روی هم چیده شود و بالا رود. اما والدین همانقدر که میتوانند تاثیرگذاری مثبت داشته باشند، میتوانند تاثیرگذاری منفی هم داشته باشند که تشخیص تفاوت بین این دو حالت کار چندان سادهای نیست. در اینجا ضمن بررسی این اختلافنظرها، درباره سبکهای ازدواج هم بحث میکنیم و اینکه هرکدام چه معایب و مزایایی دارد.
همه انسانها احساس تعلق به گروه و بهخصوص خانواده را دوست دارند، حالا کسانی که از خانوادههایشان به طور کلی جدا میشوند و بدون رضایت آنها زندگی مشترک تشکیل میدهند، ممکن است در سالهای اول چندان به مشکل برنخورند، اما بعد از چند سال همین احساس بدون خانواده بودن غمهایی را برایشان به ارمغان میآورد که میتواند در زندگی تاثیرات بدی را بهجا بگذارد.
انتخاب نهایی با چه کسی است؟
پدرها و مادرها وقتی قبل از ازدواج میگویند: «تو باید با شخص موردنظر من ازدواج کنی» یا «تو نباید با فرد موردنظرت به فلان دلایل ازدواج کنی و من او را دوست ندارم» و... اینهاباعث به وجود آمدن کدورت میشود و خواه ناخواه از فرزندشان فاصله میگیرند. شاید اینجا این سؤال پیش بیايد که پدرها و مادرها تا کجا میتوانند برای ازدواج فرزندشان نظر بدهند؟ والدین نباید به گونهای رفتار کنند که فرزندشان احساس کند از خودش هیچ ارادهاي ندارد. باید به جرات گفت در این موضوع نظر نهایی را باید خود فرزند بدهد چون یک عمر زندگی را با یک مسئولیت بزرگ پیشرو دارد وکسی تا آخر این مسئولیت را به دوش میکشد که خودش از اول انتخاب کرده باشد. در واقع بهترین حالت این است که والدین نظر موافق یا مخالف خودشان اعلام را کنند ولی در نهایت تصمیمگیری را به عهده خود فرزند بگذارند. پدر و مادر باید به جای دخالت کردن در كار فرزندشان این فضا را به او بدهند تا خودش فکر کند و تنها به اعلام نظر قناعت کنند.
همیشه حق با پدر و مادرها نیست
امروز فضای سنتی ازدواج تا حد زیادی تغییر کرده و بچهها ترجیح میدهند خودشان انتخابگر باشند و تصمیم بگیرند و انصافا باید گفت گاهی ملاکهای واقعیتری هم برای ازدواج دارند. مثلا من بین مراجعانم جوانهایی را داشتم که وقتی درباره دلایل مخالفتهای والدین و نظرات خودشان صحبت میکردند، میدیدم دلایل بچهها خیلی منطقیتر است. البته در کشور ما نمیتوان بدون خانواده زندگی کرد. اگر خانوادهها برای ازدواج موافق نباشند بچهها هم امروز به مشکل برميخورند و هم فردا. آنها چند سال بعد از ازدواج مشکلاتی هم در رابطهشان و هم احساسات بدی را درون خودشان تجربه میکنند. وقتی جوانی با خانوادهاش قهر باشد عملا با خودش و همه آدمهای اطراف به طور ناخودآگاه دچار تنشهایی میشود، اضطرابها و احساس گناه را تجربه میکند و همه اینها میتواند روی زندگی شخصی و زناشویی تاثیر منفی بگذارد.
ازدواج پنهانی چه عواقبی دارد
متاسفانه برخی مواقع هیجانها و آن کودک درون بر رفتارهای ما مسلط میشود و ما را به سوی تصمیمگیریهایی میبرد که شاید در شرایط عقلانی به آنها تن ندهیم، تنها چیزی که فکر میکنیم این است که من او را دوست دارم پس باید با او ازدواج کنم و تحت تاثیر همین هیجانات و احساسات اقدام هم میکنیم و بدون اطلاع پدر و مادر تن به ازدواج میدهيم، در چنین موقعیتی اول از همه باید در نظر بگیریم تمام مسئولیت این انتخاب بر عهده خودمان است و نباید انتظار داشته باشید والدین به همین راحتیها شما را ببخشند. اگر خودتان را هم جای آنها بگذارید میبینید، حق دارند. زمان میبرد تا وضعیت به حالت عادی برگردد، حتی ممکن است تا مدتها واکنشهای منفی بسیاری چون متلک، حرفهای نامناسب و... از خود بروز دهند. اما بچهها باید عذرخواهی كرده و سعی کنند آرامش را به همراه هم به فضا بازگردانند تا نشان دهند که انتخاب درست بوده است. در چنین شرایطی شاید پدر و مادر ببخشند و آن اعتماد گذشته بازگردد و شاید هم شرایط هیچ وقت عادی نشود.
ازدواج سنتی ازدواج غیرسنتی مزایا معایب مزایا معایب مطابق با فرهنگ خانوادگی دخالت خانواده ها در روابط و مسائل زوجین شناخت بیشتر زوجین مخالفت خانواده ها نظر مثبت خانوادگی تصمیم گیری خانواده ها بدون در نظر گرفتن نظر زوجین زمان بیشتر برای مشاهده واقعیت ها احتمال انتخاب اشتباه در صورت عدم مشورت مخالفت کمتر خانواده ها عدم مسئولیت پذیری زوجین عدم دخالت های نابجای خانواده ها عدم بهره مندی از حمایت و نظر خانواده ها حمایت و همراهی خانواده ها عدم شناخت لازم و کافی زوجین انتخاب آزادتر و وسیع تر مانع تراشی خانواده ها حفظ جایگاه دخترها محدود شدن دخترها به انتخاب از میان خواستگاران انتخاب بر اساس شناخت از خود عدم حفظ جایگاه دخترها برخورداری از تجربیات پرداختن خانواده ها به شناخت ظاهری و سطحی توجه به ملاک های اصلی به جای ملاک هیا سطحی و عادی عدم برخورداری از تجربیات آرامش خاطر زوج ها احساس مالکیت خانواده ها بر فرزندان و زندگی زوجین عجله نکردنب رای ازدواج (فرصت آشنایی بیشتر) نگرانی ها و فشارهای بیشتر زوجین تسهیل ازدواج مانع تراشی خانواده ها به دلایل سطحی و مادی یا به دلیل رفع نیازهای شخصی خود عدم دخالت خانواده ها در شناخت زوجین و امکان نه گفتن راحت تر وابستگی عاطفی و تصمیم احساسی - هیجانی
چه زمانی خودتان باید برای ازدواج تصمیم بگیرید
هرچند دلکندن سخت است ولی پیشنهاد ما این است که بدون رضایت والدین تن به ازدواج ندهید، مگر اینکه پدر و مادر یا آگاهی مناسب یا سلامت روانی چندانی نداشته باشند. مثلا پدری را میشناختم که دچار بیماری پارانوئید بود و با همه رفتارهای اطرافیان دچار سوءظن میشد، مسلما مخالفت چنین پدری با ازدواج جای اما و اگر بسیاري دارد. در چنین جاهایی شاید ازدواج بدون رضایت خانواده چندان بد نباشد چرا که همان محیط ناسالم خانواده میتواند آسیبزا باشد، چون پدر و مادرهایی که به لحاظ روانی چندان سالم نیستند برای اعضای خانواده و فرزندانشان نیز تصمیمات ناسالمی میگیرند. البته ناگفته نماند که بهتر است در چنین مواردی حداقل با یک مشاور مشورت کنید تا مطمئن شوید تصمیم درستی گرفتهاید.
با مخالفت شدید والدین چه کنیم؟
اگر پدر و مادر به هیچ عنوان با ازدواج موافقت نمیکنند، جنگیدن با آنها اصلا توصیه نمیشود، فرزندان بايد آنقدر درایت داشته باشند تا بتوانند با دوستی و جلب اعتماد با پدر و مادر کنار بیایند، کمک یک مشاور هم میتواند در چنین مواقعی بسیار کمککننده باشد، چرا که میتوان با تشکیل جلسات و گفتوگوهای گروهی به همراه مشاور، فضا را کمی بازتر کرد تا والدین تا حدی نرم شوند. بهترین راه در اینجا صبور بودن است حتی تا چند سال، شاید کمی مشکلات سبکتر شوند، اگر هم مشکلات حل نشوند اما این اطمینانخاطر وجود خواهد داشت که به اندازه کافی سعی خود را کردهاید و هیچگاه احساس گناه نخواهید کرد.
کدام بهتر است؟
من نه کاملا ازدواج به سبک سنتی را توصیه میکنم نه غیر سنتی را بلکه میگویم باید چیزهای خوبی را که در ازدواج سنتی وجود دارد با خوبیهای ازدواج غیر سنتی ترکیب کرد تا بهترین تصمیم گرفته شود. باید بدانید هنر ما در تلفیق است نه در حذف یکی به نفع دیگری.
ازدواجهای سنتی روز به روز کمتر میشود
آمار ازدواجهای سنتی روز به روز کمتر میشود بهخصوص در شهرهای بزرگ و در میان افراد تحصیلکرده، از جهت دیگر فاصله نگرش بین پدر و مادرها و بچهها روزبهروز بیشتر میشود چرا که والدین خودشان را به روز نمیکنند و در نتیجه تفاوت سلیقهها بیشتر میشود و همین میتواند تنشها را بیشتر کند. گاهی والدین فراموش میکنند که دیگر گذشت آن دورانی که در مهمانیهای زنانه یا حمامها برای پسرانشان همسر انتخاب میکردند، حالا بچهها میخواهند خودشان انتخاب کنند. از طرف دیگر گاهی ملاکهای پدر و مادر خیلی متفاوت از بچههاست چون عموما از نظر آنها ظاهر، میزان تمکن مالی، اصالت خانواده و... مهم است در حالی که فرزندان اینطور فکر نمیکنند.
این جدول را حتما بخوانید